| نام و نام خانوادگی | محل اشتغال فعلی | رشته و گرایش تحصیلی | آخرین مدرک تحصیلی | محل اخذ مدرک تحصیلی |
|---|---|---|---|---|
| هایده حیدری | دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد | پرستاری | دکتری تخصصی | دانشگاه علوم پزشکی اصفهان |
| مرجان مردانی | دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد | - | - | - |
| نام و نام خانوادگی | محل اشتغال فعلی | رشته و گرایش تحصیلی | آخرین مدرک تحصیلی | محل اخذ مدرک تحصیلی |
|---|
مقدمه و بیان مسئله خشونت علیه زنان به عنوان یک معضل اجتماعی و از رایج ترین جرایم اجتماعی و جلوه ای از اقتدار مردسالاری در جهان امروز است که در تمام ملل، طبقات و گروه های اجتماعی به چشم می خورد. خشونت یکی از دلایل جدی ناتوانی و مرگ زنان محسوب می شود. اگر چه قربانیان اصلی خشونت زنان هستند، اما دیگر اعضای خانواده نیز قربانی خشونت می شوند. به خصوص آن که بچه هایی که شاهد آزار مادر هستند، ممکن است به طرز آسیب پذیری به انواع مشکلات رفتاری و عاطفی شامل اختلالات روان تنی، اختلالات استرس و پرخاشگری دچار شوند. بنابراین ادراک زنان خشونت دیده توسط همسران درباره مفهوم سلامت متاثر از عوامل فرهنگی و جامعه شناختی باشد. در این رابطه، استفاده از روش تحقیق کیفی به پژوهشگر یاری رساند تا با وارد شدن به دنیای درون ذهن این گروه از زنان آسیب دیده و دریافت نقطه نظرات آن ها به شناسایی دیدگاه های ایشان از مفهوم سلامت اقدام نماید. ادراک زنان خشونت دیده توسط همسر از مفهوم سلامت، تحت تاثیر زمینه و بافت فرهنگی و تفاوت های فرهنگی موجود در آن قرار می گیرد. درک سلامت زنان خشونت ¬دیده در قالب مشکلات مرتبط با سلامت فیزیکی، مشکلات مرتبط با سلامت روانی و مشکلات مرتبط با سلامت فرهنگی اجتماعی شناسایی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که باید بستری فراهم اورد تا مردان ایرانی برای پذیرش تغییرات اجتماعی آماده شوند. از جمله این تغییرات می توان به آماده سازی مردان برای تغییر نگرش آنان نسبت به پدیده مردسالاری اشاره نمود؛ به گونه ای که ضمن این تغییر نگرش، احترام آنان همچنان محفوظ بماند. همچنین، رسانه ها نیز موظفند برای کاهش خشونت علیه زنان، آموزش های جامعی ارائه دهند. در این آموزشها تاکید بر اهمیت استحکام خانواده، باید لحاظ شود. به علاوه، مداخلات فرهنگ محور برای رویارویی صحیح با نگرشهای منفی و باورهای استیگمایی که بر پدیده خشونت علیه زنان در ایران حاکم است، ضروری می¬نماید. از سوی دیگر، تدوین قوانین کارامد و فرهنگ¬سازی در جهت پذیرش حقوق زنان در جامعه ایرانی، میتواند از خشونت علیه آنان بکاهد. در این راستا، حذف قوانین وضع شده غلط در جامعه در مواردی مانند حق طلاق برای مردان و ازدواج موقت که پیکره سیستم خانواده را متزلزل می¬کند، الزامی به نظر می رسد. برای اثر بخشی نتایج این پژوهش باید اذعان داشت که نتایج این پژوهش می تواند با آشنایی سیاستگذران با مشکلات مرتبط با سلامت فیزیکی روانی و فرهنگی درطراحی مداخلات مناسب کمک نماید بر این اساس، سیاستگزاران سلامت باید ابعاد مختلف سلامتی زنان خشونت دیده را مورد شناسایی قرار دهند و به منظور ارتقای سلامت آنان، راه حل هایی جستجو نمایند. روش اجرا در این پژوهش کیفی برای تبیین درک زنان خشونت دیده توسط همسر از مفهوم سلامت از رویکرد تحلیل محتوا استفاده شد. تحلیل محتوا یکی از رویکردهای تحقیق کیفی است و از جمله روش های تحلیل داده های کیفی نیز می باشد. روش نمونه گیری در این مطالعه روش نمونه گیری هدفمند بود. در این مطالعه، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند به صورت چهره به چهره جمع آوری شد و متن مصاحبه ها با استفاده از تحلیل محتوای قراردادی مورد تحلیل قرار گرفت که به آشکار شدن طبقات اصلی منجر گردید. مصاحبه های انجام شده با استفاده از voice recorder ضبط شد و سپس متن آن ها برای آنالیز بر روی کاغذ پیاده گردید. مصاحبه ها تا زمان اشباع داده ها تداوم داشت یعنی زمانی که داده های جدیدی از متن مصاحبه ها به دست نیاید. برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوای قراردادی بهره گرفته شد. به این ترتیب که بعد از دستنویس کردن مصاحبه ها، چندین بار مصاحبه های دستنویس شده خوانده شد و سپس کدهای اولیه استخراج شد. در مرحله بعد کدهای اولیه که مربوط به هم باشند در یک گروه قرار گرفت. بعد از آن هر یک از کدهای به دست آمده با گفته های مشارکت کنندگان مطابقت داده شد. در مرحله آخر کدهای به دست آمده، بازنگری شد. سپس با تهیه فهرستی از این کدها، شباهت ها در معنی و مفهوم آن ها بازنگری گردید و بر اساس محوریت در یک زیر طبقه قرار گرفت. در مرحله بعد با مرور مجدد زیر طبقات، زیرطبقات مربوط به هم در یک طبقه قرار گرفت یافته ها درک سلامت زنان خشونت¬دیده در قالب مشکلات مرتبط با سلامت فیزیکی، مشکلات مرتبط با سلامت روحی روانی و مشکلات مرتبط با سلامت فرهنگی اجتماعی شناسایی شدند. بحث و نتیجه گیری نتایج مطالعه ما اذعان می دارد که VAW در ایران در بستری از عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی رخ می¬دهد و این امر سلامت آنان را تهدید می کند. بر این اساس، تیم پزشکی بویژه پرستاران، می¬توانند در راستای ارائه holistic care به زنان خشونت دیده، جنبه های مختلف سلامت فیزیکی، psychological و sociocultural این گروه آسیب پذیر را مدنظر قرار دهند و جنبه های مذکور را در طرح مراقبتی آنان بگنجانند. همچنین، بر health policy makers واجب است تا ابعاد مختلف سلامتی زنان خشونت دیده را مورد شناسایی قرار دهند و بمنظور ارتقای سلامت آنان، راه حلهایی جستجو نمایند. به علاوه، باید بستری فراهم اورد تا مردان ایرانی برای پذیرش تغییرات اجتماعی آماده شوند. از جمله این تغییرات میتوان به آماده سازی مردان برای تغییر نگرش آنان نسبت به پدیده مردسالاری اشاره نمود؛ به گونه ای که ضمن این تغییر نگرش، احترام آنان همچنان محفوظ بماند. همچنین، رسانه ها نیز موظفند برای کاهش VAW، آموزشهای جامعی ارائه دهند. در این آموزشها تاکید بر اهمیت استحکام خانواده، باید لحاظ شود. به علاوه، مداخلات فرهنگ محور برای رویارویی صحیح با نگرشهای منفی و باورهای استیگمایی که بر پدیده VAW در ایران حاکم است، ضروری می¬نماید. از سوی دیگر، تدوین قوانین کارامد و فرهنگ¬سازی در جهت پذیرش حقوق زنان در جامعه ایرانی، میتواند از خشونت علیه آنان بکاهد. در این راستا، حذف قوانین وضع شده غلط در جامعه در مواردی مانند حق طلاق برای مردان و ازدواج موقت که پیکره سیستم خانواده را متزلزل می¬کند، الزامی بنظر می رسد
رک سلامت زنان خشونت¬دیده در قالب مشکلات مرتبط با سلامت فیزیکی، مشکلات مرتبط با سلامت روحی روانی و مشکلات مرتبط با سلامت فرهنگی اجتماعی شناسایی شدند.
| فایل |
|---|