عنوان پژوهش: تعیین ارتباط غلظت سرمی ویتامین D با شاخص های متابولیک و التهابی در افراد چاق مبتلا و غیر مبتلا به سندرم متابولیک
    دستگاه اجرایی کارفرما: دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی
تاریخ اجرای پژوهش: 1395/11/17
مرکز مجری پژوهش: دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد

مکان اجرای پژوهش: دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد

پژوهشگر

نام و نام خانوادگی محل اشتغال فعلی رشته و گرایش تحصیلی آخرین مدرک تحصیلی محل اخذ مدرک تحصیلی
محمود میرحسینی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد اندوکرینولوژی دکتری تخصصی -
زهرا کیوانی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد پرستاری کارشناسی -
حمید دائمی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد - کارشناسی -

همکاران پژوهشگر

نام و نام خانوادگی محل اشتغال فعلی رشته و گرایش تحصیلی آخرین مدرک تحصیلی محل اخذ مدرک تحصیلی

چکیده پژوهش

فرم گزارش نهایی عنوان تعیین ارتباط غلظت سرمی ویتامین D با شاخص‌های متابولیک و التهابی در افراد چاق مبتلا و غیر مبتلابه سندرم متابولیک مقدمه و بیان مسئله چاقی که به‌عنوان یک عامل خطر شناخته ‌شده برای بسیاری از بیماری‌های مزمن به‌ویژه بیماری‌های قلبی عروقی و اختلالات متابولیک شناخته می‌شود، در اثر عوامل وراثتی و محیطی ازجمله رژیم غذایی، بی فعالیتی و استرس ایجاد می‌گردد. تغییر سبک زندگی مردم طی ده‌های اخیر باعث شیوع بیش ‌از پیش چاقی و سندرم متابولیک در جوامع شده است و با توجه به این افزایش شیوع و عوارض ناشی از آن طی سالیان اخیر توجه ویژه به مطالعات در حوزه چاقی، عوارض آن و عوامل مرتبط به این مشکل شده است، در برخی از مطالعات به نقش ویتامین D در چاقی اشاره ‌شده است در برخی از این مطالعات احتمال داده ‌شده است که افزایش بافت چربی بدن موجب به دام افتادن ویتامین D در بافت چربی و کاهش سطح آن می‌گردد و همچنین کاهش سطح ویتامین D بدن را مستعد افزایش ذخیره چربی می‌نماید این در حالی است که مطالعاتی نیز وجود دارد که وجود این رابطه را تائید نمی‌کند برای مثال در مطالعه Anne-Thea و همکاران وجود ارتباط بین سطح ویتامین D و میزان چربی بدن رد شد، علاوه بر این اختلاف دیدگاه به نظر می‌رسد عوامل دیگر مانند نژاد نیز بر این مسئله تاثیرگزار باشد. لذا با توجه به این اختلاف دیدگاه بین مطالعات و اینکه این مسئله کمتر در کشور ما مورد بررسی قرار گرفته است بر آن شدیم تا با طراحی مطالعه‌ای به بررسی ارتباط بین سطح سرمی ویتامین D با شاخص‌های متابولیکی و التهابی در افراد چاق مبتلا و غیر مبتلابه سندرم متابولیک بپردازیم. 1-3- بررسی متون در مطالعه‌ای که توسط لاریجانی و همکارانش انجام گرفت، شیوع هیپوویتامینوز D در 1/75% از خانم‌ها و 1/72% از آقایان گزارش شد (79). حسین نژاد و همکارانش ، 3/72 درصد از افراد تحت مطالعه خود را با هیپوویتامینوز D گزارش کرده‌اند که در بین مردان با هیپوویتامینوز، شیوع سندرم متابولیک به طرز معناداری (03/0(P= بیشتر از افراد با سطوح طبیعی ویتامین ارزیابی‌شده است (80). مطالعات در سایر کشورها نیز تأییدی بر شیوع بالای کمبود ویتامین D است (81-84). Kayaniyil و همکارانش در مطالعه‌ای رابطه معکوسی بین سطح 25 هیدرو کسی ویتامین D و بروز سندرم متابولیک نشان دادند (85) . همچنین این ارتباط معکوس، در پژوهش انجام‌گرفته توسط Cheng و همکاران (86)، و Li و همکارانش (87) نیز ذکرشده است. در راستای این مطالعات، مطالعه اسکابی و همکارانش بیان داشته است که احتمالاً وجود ویتامین D کافی، با بهبود پروفیل لیپیدی باعث کاهش میزان سندرم متابولیک می‌گردد (88). درنتیجه در اکثر مطالعات، این رابطه‌ی معکوس بین سندرم متابولیک و هیپوویتامینوز D تائید شده است، بااین‌حال در بعضی از پژوهش‌ها ارتباط معناداری مشاهده نشده است. بر اساس اغلب مطالعات صورت گرفته، کمبود ویتامین D با افزایش استعداد به چاقی همراه بوده و این ارتباط، ارتباطی دو سویه است. از یک ‌سو چاقی باعث درگیری ویتامین D در سلول‌های چربی و به دنبال آن کاهش این ویتامین در پلاسما شده و از سوی دیگر کمبود ویتامین D نیز خود موجب چاقی می‌شود(89, 90). همچنین در مطالعه‌ای که توسط Veldhuis و همکارانش انجام شد، غلظت سرمی 25_هیدروکسی ویتامین D در افرادی که BMI و توده چربی بالاتر دارند کم‌تر گزارش‌شده است (91) .مکانیسم احتمالی این تأثیر می‌تواند مرتبط با ذخیره ویتامین D در بافت چربی باشد. از آنجا که ویتامین D محلول در چربی است و بیشتر در نواحی بافت چربی در بدن جمع می‌شود، هیپوویتامینوز آن می‌تواند عملکرد انسولین، متابولیسم گلوکز و سایر فرایندهای متابولیک را در بافت چربی مختل کند (90). پژوهش‌ها نشان داده‌اند که چاقی و سندرم متابولیک معمولاً با التهاب سیستمیک همراه هستند که به‌تبع آن استرس‌های اکسیداتیو افزایش می‌یابند، و شاید ویتامین D با اثرات متعددی که بر سیستم التهابی دارد باعث بهبود چاقی گردد (65). در پژوهش‌های صورت گرفته، وجود التهاب مزمن خفیف همراه با سندرم متابولیک و مقاومت به انسولین مشاهده ‌شده است که جزء مشترک اختلال در متابولیسم چربی‌ و گلوکز محسوب شده و می‌تواند باعث ایجاد و پیشرفت سندرم متابولیک شود (92). این نوع التهاب در سندرم متابولیک باعث افزایش hs-CRP و برخی مسیرهای التهابی نظیر پاسخ التهابی ذاتی می‌شود. همچنین آزاد شدن آدیپوکین‌ها در بافت چربی نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی سندرم متابولیک دارد (93). Cosenso-Martin و همکاران، طی پژوهشی نشان دادند که کمبود سطح ویتامین D با افزایش فشارخون همراه است. ویتامین D اثر مهاری بر بیوسنتز رنین محسوب می‌گردد و دریافت ویتامین D می‌تواند به‌صورت مستقیم باعث سرکوب ظهور ژن رنین دارد و درنتیجه اثرات مثبتی در تنظیم فشارخون داشته باشد. بهبود عملکرد اندوتلیال، بهبود هیپرتروفی کاردیومیوسیت‌ها، افزایش حساسیت به انسولین، کاهش سطح اسیدهای چرب آزاد و حتی اثرات تنظیمی ویتامین D بر ظهور سطح رسپتور natriuretic peptideاز عوامل احتمالی نقش ویتامین D در تنظیم فشارخون است (94). در مطالعه Wang پیشنهاد شده است که کاهش سطح 25 هیدرو کسی ویتامین D به کمتر از 15 نانوگرم در میلی‌لیتر احتمال فشارخون در آینده را بالا می‌برد (95). در مورد اثرات کمبود ویتامین D بر سطوح لیپید خون مطالعاتی انجام‌شده است. به‌طور مثال در مطالعه کلیشادی و همکارانش در کودکان، رابطه معکوسی بین سطح ویتامین D و سطوح کلسترول توتال، تری‌گلیسیرید و LDL وجود دارد، و ارتباط مستقیمی بین سطوح این ویتامین با HDL بیان‌شده است (96). مطالعه دیگری توسط کاتیلاس مارکو و همکارانش، وجود رابطه معکوس بین سطوح ویتامین D و سطوح کلسترول توتال در بیماران را تائید کرده است (97). در مطالعه‌ای که توسط Lielو همکاران انجام شد، ارتباط سطوح سرمی پایین ویتامین D در افراد چاق بررسی شد. در این مطالعه 26 فرد چاق و غیر چاق موردسنجش ویتامین D سرمی قرار گرفتند. سطوح ویتامین D به‌صورت معنی‌داری در افراد چاق پایین‌تر از افراد غیر چاق بود (98). طبق مطالعه McGill و همکاران نیز سطوح سرمی ویتامین D و وزن ارتباط معکوس معنی‌داری باهم نشان می‌دهند. اما ارتباط معنی‌داری بین ویتامین D و میزان چربی مشاهده نشد (99). در مطالعه‌ای که بنکداران و همکاران بر روی 902 نمونه سرمی انجام شد مشاهده کردند که 27/5 درصد آن‌ها مبتلابه سندرم متابولیک بودند که در این میان 79/3 درصد افراد کمبود ویتامین D داشتند (100). در مطالعه‌ی دیگری که توسط حسین نژاد و همکاران بر روی 646 نفر انجام شد، میزان شیوع کمبود ویتامین D 3/72 درصد گزارش شد. در میان مردان مبتلابه کمبود ویتامین D، شیوع سندرم متابولیک نیز درصد بالاتری داشت که نتایج این مطالعه حاکی از ارتباط و نقش ویتامین D در بروز سندرم متابولیک است (80). در مطالعه‌ی دیگری که توسط Moy و همکاران بر روی 380 نفر انجام شد کمبود ویتامین D ارتباط معنی‌داری با سندرم متابولیک دارد به‌طوری‌که در این مطالعه درصد شیوع سندرم متابولیک 34% و کمبود ویتامین D در مردان و زنان به ترتیب 41%و 87% گزارش شد (101). 1-4- تعریف واژه‌ها چاقی: تجمع غیرطبیعی یا مفرط چربی در بدن که آسیب رساننده به‌سلامتی باشد. معیار سنجش چربی بدن BMI است که برای BMI بیشتر از 25، اضافه‌وزن و برای مقدار بیشتر از 30 ، چاقی محسوب می‌شود (102). سندرم متابولیک: طبق تعریف IDF سندرم متابولیک خوشه‌ای از ریسک فاکتور‌های حمله قلبی مثل دیابت، چاق شکمی، کلسترول بالا و فشارخون بالا است. بر اساس تعریف WHO عدم تحمل گلوکز، دیابت نوع دو، به همراه دو مورد یا بیشتر از عوامل فشار شریانی بالا، تری‌گلیسیرید بالا و میکروآلبومینوری معادل سندرم متابولیک است و تعریف NCEP: ATPIII از سندرم متابولیک مجموعه عوامل شامل چربی شکمی، هایپرتری‌گلیسیریدمی، کلسترولHDL پایین، فشارخون بالا و قند خون ناشتای بالا است (103). ویتامین D: مهم‌ترین نقش شناخته ‌شده ویتامین D در نگهداری هموستاز کلسیم خارج سلولی است (55). ویتامین D بیشتر در اثر تماس با اشعه U.V.B و به‌صورت کم‌تر از رژیم غذایی و منابع کمکی (supplemental) تأمین می‌شود. در مورد ویتامین D، طبق تعریف انجمن غدد امریکا سطح سرمی ویتامین D کمتر از 50 نانو مول بر لیتر (معادل 20 نانوگرم بر میلی‌لیتر) کبود شدید ویتامین D است طبق این تعریف مقادیر بین 5/52 تا 5/72 نانو مول بر لیتر( معادل 21 تا 29 نانوگرم بر میلی‌لیتر) کمبود خفیف و مقادیر بین 75 تا 250 نانو مول بر لیتر( معادل 30 تا 100 نانوگرم بر میلی‌لیتر) به‌عنوان مقادیر طبیعی در نظر گرفته می‌شود (104, 105). hs-CRP: CRP یک پروتئین پلاسمایی حساس به التهاب در انسان است. و به‌عنوان مارکر التهابی در عفونت‌ها و بیماری‌های التهابی افزایش ریسک انفارکتوس و آنژین قلبی و مرگ ناگهانی کرونری همراه بوده در هیپرتانسیون سیستمیک نقش داشته (67) و مارکر پروگنوستیک در دیابت قندی است. افراد با hs-CRP کمتر از µg/mL1 را Low risk و hs-CRP بین µg/mL3-1 را normal و بالای µg/mL3 را high risk در نظر می‌گیرند.   فصل دوم اهداف، فرضیه‌ها یا سؤال‌های پژوهش 2-1- اهداف پژوهش 2-1-1- هدف اصلی تعیین ارتباط ویتامین D سرم با شاخص‌های متابولیک و التهابی در افراد چاق مبتلا و غیر مبتلابه سندرم متابولیک. 2-1-2- اهداف اختصاصی - تعیین ارتباط سطح ویتامین D سرم با فشارخون در گروه‌های مورد مطالعه. - تعیین ارتباط سطح ویتامین D سرم با تری‌گلیسیرید در گروه‌های مورد مطالعه. - تعیین ارتباط سطح ویتامین D سرم با HDL در گروه‌های مورد مطالعه. - تعیین ارتباط سطح ویتامین D سرم با FBS در گروه‌های مورد مطالعه. - تعیین ارتباط سطح ویتامین D سرم با hs-CRP در گروه‌های مورد مطالعه. - تعیین ارتباط سطح ویتامین D سرم با اندازه دور شکم در گروه‌های مورد مطالعه. 2-1-3- هدف کاربردی - تعیین شیوع سندرم متابولیک در افراد مورد مطالعه. - مقایسه سطوح ویتامین D سرم در افراد چاق سالم با افراد چاق مبتلابه سندرم متابولیک. - تعیین شیوع هیپوویتامینوز D در جمعیت مورد مطالعه. 2-2- فرضیه‌ها یا سؤال‌های پژوهش - بین سطح ویتامین D سرم با فشارخون گروه‌های مورد مطالعه ارتباط وجود دارد. - بین سطح ویتامین D سرم با تری‌گلیسیرید سرم در گروه‌های مورد مطالعه ارتباط وجود دارد. - بین سطح ویتامین D سرم با HDL سرم در گروه‌های مورد مطالعه ارتباط وجود دارد. - بین سطح ویتامین D سرم با FBS در گروه‌های مورد مطالعه ارتباط وجود دارد. - بین سطح ویتامین D سرم با hs-CRP سرم گروه‌های مورد مطالعه ارتباط وجود دارد. - بین سطح ویتامین D سرم با اندازه دور شکم در گروه‌های موردمطالعه ارتباط وجود دارد. روش اجرا مواد و روش‌ها 3-1- نوع مطالعه توصیفی تحلیلی(مقطعی) 3-2- جمعیت موردمطالعه افراد چاق با 25≤BMI که در بیمارستان هاجر و کاشانی شهرکرد بستری بودند. 3-3- معیارهای ورود و خروج معیار ورود: افراد دارای 25≤BMI افرادی با سن بالاتر از 18 برای شناسایی افراد مبتلا به سندرم متابولیک از گایدلاین NCEP: ATP III استفاده شد که طبق آن باید فرد سه مورد از پنج مورد زیر را داشته باشد: مردانی با دور کمر بیشتر از 102 سانتی‌متر زنانی با دور کمر بیشتر از 88 سانتی‌متر تری‌گلیسیرید مساوی یا بیشتر از mg/dL150 یا تحت درمان اختصاصی HDL کمتر از mg/dL40 در مردان HDL کمتر از 50 در زنان فشارخون مساوی یا بیشتر از mm Hg85/130 یا تحت درمان با داروهای ضد فشارخون گلوکز ناشتا مساوی یا بیشتر از mg/dL100یا درمان خاص (1). معیار خروج: ابتلا به بیماری کلیوی ابتلا به بیماری کبدی افرادی که داروهای لاغری مصرف می‌کنند افرادی که قصد کاهش وزن ‌دارند افرادی مصرف ویتامین D دارند زنان حامله و شیرده انصراف فرد برای ادامه همکاری و یا عدم انجام آزمایشات و معاینات توسط مشارکت‌کننده مصرف قرص‌های استروژنی و پروژسترونی در زنان 3-4- حجم نمونه و روش نمونه‌گیری تعداد 96 فرد چاق مبتلا و 96 فرد چاق غیر مبتلا به سندرم متابولیک که بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شد. به‌عنوان حجم نمونه مطالعه بر اساس مطالعات مشابه تعیین گردید (106). فرمول (3_1) n=((Z_(1-α/2) +Z_(1-β) )^2 [p_1 (1-p_1 )+p_2 (1-p_2 )])/d^2 =((1.96+1.28)^2 [0.2(0.8)+0.05(0.95)])/(0.15)^2 =96.73 3-5- مکان و زمان انجام مطالعه بیماران بستری در بیمارستان هاجر و کاشانی شهرکرد در سال 1395 3-6- متغیرهای پژوهش جدول 3-1- متغیر‌های مورد مطالعه نام متغیر نقش نوع تعریف کاربردی واحد اندازه‌گیری گروه‌های موردمطالعه مستقل کیفی- پیوسته افراد چاق 25BMI≥ 1_مبتلا به سندرم متابولیک 2_ غیر مبتلا به سندرم متابولیک - 25(OH)D وابسته کمی- پیوسته شکل غالب ویتامین D در بدن ng/dL FBS وابسته کمی- پیوسته قند خون ناشتا mg/dL TG وابسته کمی- پیوسته اسید چرب تری‌گلیسیرید متشکل از یک گلیسرول و سه اسید چرب تشکیل mg/dL hs-CRP وابسته کمی- پیوسته پروتئین سنتزی از کبد در پاسخ به فاکتور‌های آزادشده از ماکروفاژ µg/dL HDL وابسته کمی- پیوسته لیپوپروتئین با تراکم بالا mg/dL فشارخون وابسته کمی- پیوسته فشارخون سیستولی و دیاستولی افراد mm Hg دور شکم وابسته کمی- پیوسته اندازه دور شکم Cm BMI وابسته کمی- پیوسته شاخص توده بدنی( وزن تقسیم‌بر مجذور قد به متر) عدد 3-7- روش گردآوری اطلاعات داده‌های به‌دست ‌آمده از نتایج آزمایشگاهی در چک ‌لیست مربوطه ثبت گردید. 3-8- روش کار داده‌های مطالعه با معاینه بیماران بستری در بیمارستان هاجر و کاشانی شهرکرد که معیار ورود داشتند پس از گرفتن رضایت¬نامه¬ی کتبی به دست آمد. نمونه‌گیری به روش آسان انجام شد. درواقع 2 گروه شامل: 96 نفر بیمار (کسانی که به سندرم متابولیک مبتلا بودند) و 96 نفر شاهد (کسانی که مبتلا به سندرم متابولیک نبودند) ازنظر جنس، سن، شغل، فعالیت بدنی، مصرف سیگار، نوع جمعیت شهری و روستایی و میزان تحصیلات همسان بودند، انتخاب شدند. سطح لیپیدهای سرم، FBS، ویتامین 25 (OH) D و hs-CRP با تهیه نمونه خون وریدی و ارسال آن به ازمایشگاه تعیین شد. سندرم متابولیک ¬طبق معیارهای NCEP:ATPIII تعریف شد. در این مطالعه روش اندازه‌گیری کلیه متغیرهای تن‌سنجی (وزن، قد، اندازه دور کمر و دور باسن) بر اساس استاندارد ISAK (107) انجام شد. وزن افراد درحالی‌که دارای حداقل لباس و بدون کفش بودند، با استفاده از ترازوی دیجیتال اندازه‌گیری و با تقریب g 100 ثبت شد. قد در وضعیت استاندارد، بدون کفش با متر نواری درحالی‌که افراد در وضعیت عادی بودند، اندازه‌گیری شد. نمایه توده بدن (BMI) به‌صورت وزن برحسب kg (کیلوگرم) تقسیم ‌بر مجذور قد برحسب m2، (مترمربع) تعریف شد. چاقی عمومی طبق WHO به kg/m2 25BMI≥ تعریف شد (108). اندازه دور کمر در سطح ناف و از ناحیه کمترین قطر در حدفاصل لبه تحتانی قفسه سینه و خار خاصره قدامی فوقانی، درحالی‌که فرد معاینه شونده در انتهای بازدم طبیعی قرار داشت، اندازه‌گیری شد. در افرادی که تشخیص باریک‌ترین ناحیه دور کمر مشکل بود (افراد چاق)، دور کمر دقیقاً در زیر آخرین دنده اندازه‌گیری شد (109). طبق NCEP: ATPIII چاقی مرکزی به اندازه دور کمر بیشتر cm 88 در خانم‌ها و بیشتر از cm 102 در آقایان تعریف شد (110). دور کمر با استفاده از متر نواری غیرقابل ارتجاع، بدون فشار بر سطح بدن اندازه‌گیری شد. اندازه‌گیری‌ها با دقت cm 1/0 ثبت شد. برای اندازه‌گیری فشارخون فرد مراجعه‌کننده، در وضعیت نشسته بر روی صندلی، درحالی‌که به پشت صندلی تکیه داده و کف پاها روی زمین بود، قرار داشت (111). فشارخون بعد از 5 دقیقه استراحت اندازه‌گیری شد. 2 بار فشارخون مراجعه‌کننده (که حداقل 30 ثانیه فاصله داشته باشد) اندازه گرفته شد. میانگین مقدار به‌دست‌آمده از دو بار اندازه‌گیری به‌عنوان فشارخون فرد محسوب شد. بازوبند دستگاه بر روی بازوی راست که در سطح قلب قرارگرفته بود بسته شد و سپس به‌سرعت باد شد تا اینکه فشار دستگاه به حدود 30 میلی‌متر جیوه بالاتر از مقطع ناپدید شدن نبض رادیال رسید(112, 113). طبق NCEP:ATPIIIفشارخون مساوی یا بیشتر mmHg85/130 به‌عنوان فشارخون بالا از معیارهای تشخیصی سندرم متابولیک تعریف شد (110). اطلاعات مورد‌نیاز در مورد سایر متغیرها مثل سن، استعمال دخانیات، سابقه‌ی پزشکی، مصرف داروها، میزان فعالیت بدنی، شغل و غیره توسط چک ‌لیست جمع‌آوری شد. نمونه خون سیاهرگی بعد از 12 ساعت ناشتا بودن برای اندازه‌گیری سطح گلوکز خون و لیپیدهای سرم و ویتامین25 (OH) D در ساعت 8 صبح جمع‌آوری شد. قند خون در همان روز نمونه‌گیری به روش کالریمتریک آنزیماتیک با استفاده از گلوکز اکسید از اندازه‌گیری شد. سطح تری‌گلیسیرید به‌وسیله‌ی کیت‌های تجاری BIONIK با دستگاه BT-3000 و با آزمون‌های کالریمتریک آنزیمی کلسترول‌ استراز، کلسترول ‌اکسیداز و گلیسرول فسفات اکسیداز اندازه‌گیری شد. آزمایشگاه کلسترول در رنج نرمال mg/dL 200 – 130 گزارش کرد. کلسترول HDL سرم بعد از رسوب دادن لیپید پروتئین‌های حاوی APoB با محلول فسفوتنگستیک اسید اندازه‌گیری و کلسترول LDL سرم پس از تعیین غلظت کلسترول تام با استفاده از فرمول فریدوالد محاسبه شد. LDL-C وقتی‌که سطح تری‌گلیسیرید سرم بیش‌تر از mg/dL 400 بود، با کیت آنزیمی ارزیابی شد. همه‌ی نمونه‌ها وقتی کنترل کیفی داخلی انجام شد با معیار قابل‌قبول ارزیابی شدند. تغییرات درونی و بیرونی 6/1 و 6/0% برای TG و برای کلسترول تام به ترتیب 2 و 5/0% بود. طبق NCEP:ATPIII تری‌گلیسیرید سرم مساوی یا بیشتر mg/dL150، غلظت HDL کمتر از mg/dL 40 در مردان و کمتر از mg/dL 50 در زنان، گلوکز ناشتای mg/dL 100 یا بالاتر تعریف شد (110). ویتامین D و hs-CRP را با روش ELISA با کیت‌ Monobind ساخت آمریکا و با دستگاه خوانشگر الایزا اندازه‌گیری شد. بر اساس آزمایشگاه ویتامین 25 (OH) D، deficit (ویتامین D 25(OH) کمتر از ng/mL20)، ویتامین D insufficient (ویتامین 25(OH)D = ng/mL30-20( و دوز سمی ویتامین D 25(OH) (ویتامین D 25 (OH) بالاتر از ng/mL 100) تعریف شد. مراحل تهیه محلول های لازم جهت انجام الایزا برای اندازه‌گیری ویتامین D : یک ساعت قبل از شروع تست، کیت در دمای اتاق قرار داده شد (27-20). قبل از شروع تست کلیه و‌یال‌ها ( علی‌الخصوص استانداردها) را به ‌آرامی چندین بار سروته گردید تا به‌خوبی مخلوط گردند. محلول شست‌وشو: جهت آماده‌سازی محلول شست‌وشو یک ویال (ml 25) را با آب مقطر رقیق شد تا حجم کلی به mL500 رسید. به نسبت 1 به 20 رقیق شد، خوب مخلوط گردید. اماده‌سازی بیوتین: محلول بیوتین به نسبت 1 به 51 با Assay Dilluent رقیق شد. مراحل انجام الایزا برای اندازه‌گیری ویتامین D : 10 لاندا از نمونه، استاندارد و یا کنترل داخل چاهک‌ها ریخته شد. 200 لاندا از بیوتین رقیق‌شده ویتامینD به همه چاهک‌ها اضافه شد. پلیت برای 20 ثانیه روی شیکر الایزا با دور (rpm 400-200) شیک شد. پلیت به مدت 90 ثانیه در دمای اتاق انکوبه شد. محتویات داخل پلیت تخلیه شد. 300 لاندا از محلول شست و شوی رقیق‌شده به همه چاهک‌ها اضافه شد و سپس تخلیه شد. عمل فوق باید 3 مرتبه انجام شد. 200 لاندا از محلول کنژوگه ویتامینD به همه چاهک‌ها اضافه شد. سطح چاهک‌ها با چسب پلیت پوشاند شد تا در حین انکوباسیون محتویات داخل چاهک‌ها تبخیر نشود. پلیت به مدت 30 دقیقه در دمای اتاق انکوبه شد. 300 لاندا از محلول شست و شوی رقیق‌شده به همه چاهک‌ها اضافه شد و سپس تخلیه شد. عمل فوق 3 مرتبه انجام شد. 200 لاندا از محلول کنژوگه سوبسترا به همه چاهک‌ها اضافه شد. پلیت به مدت 30 دقیقه در دمای اتاق و در محیط تاریک انکوبه شد. 50 لاندا از محلول STOP را به همه چاهک‌ها اضافه شد و پلیت را برای 20-15 ثانیه به‌آرامی روی سطح میز shake داده شد. پلیت در طول‌موج mm450 خوانده شد. قرائت نمونه‌ها حداکثر تا 10 دقیقه پس از افزودن محلول stop صورت پذیرفت. مراحل تهیه محلول های لازم جهت انجام الایزا برای اندازه‌گیری hs-CRP: یک ساعت قبل از شروع تست، کیت در دمای اتاق قرار گرفت (c 27-20). قبل از شروع تست کلیه ویال‌ها ( علی‌الخصوص استانداردها) را به‌آرامی چندین بار سر و ته نموده تا به‌ خوبی مخلوط گردیدند. محلول شست‌وشو: جهت اماده‌سازی محلول شست‌وشو یک ویال (mL20) را با آب مقطر رقیق نموده تا حجم کلی به mL1000 رسید، به نسبت 1 به 50 رقیق شد و خوب مخلوط گردید. محلول فوق تا 60 روز در دمای اتاق قابل‌استفاده است. اگر قبل از اماده‌سازی محلول شست‌وشو متوجه وجود کریستال‌‌هایی در داخل آن شدید، ویال را به مدت 5 دقیقه در بن ماری 37 درجه سانتی‌گراد قرار داده شد. آماده‌سازی سوبسترا: به میزان لازم حجم‌های مساوی از محلول A و B را باهم مخلوط گردید و 15 دقیقه در محیط تاریک قرار داده شد. : SERUM DILUENT جهت اماده‌سازی محلول SERUM DILUENT محتویات یک ویال را با آب مقطر رقیق شد تا حجم کلی به mL200 رسید و خوب مخلوط‌شد. رقیق‌سازی نمونه‌های بیماران: نمونه‌های مورد آزمایش باید به نسبت 1 به 200 با محلول رقیق‌شده SERUM DILUENT رقیق شد. برای این کار mL2 از محلول رقیق‌شده SERUM DILUENT را داخل لوله ‌آزمایش ریخته سپس 10 لاندا از نمونه سرم را به آن اضافه گردید تا نمونه‌های مورد آزمایش آماده گردید. مراحل انجام الایزا برای اندازه‌گیری hs-CRP: 1) 25 لاندا از نمونه، استاندارد و یا کنترل را داخل چاهک‌ها ریخته شد. 2) 100 لاندا از محلول کنژوگه hs-CRP را به همه چاهک‌ها اضافه شد. 3) پلیت را برای 30-20 ثانیه به‌آرامی روی سطح میز shake داده شد تا کنژوگه به‌خوبی با سرم مخلوط شد سپس سطح چاهک‌ها با چسب پلیت بپوشانده شد تا در حین انکوباسیون محتویات داخل چاهک‌ها تبخیر نگردد. 4) پلیت را به مدت 15 دقیقه در دمای اتاق انکوبه شد. 5) محتویات داخل پلیت تخلیه شد. 6) 350 لاندا از محلول شست‌وشو رقیق‌شده را به همه چاهک‌ها اضافه شد و سپس تخلیه گردید. عمل فوق سه مرحله انجام شد. 7) 100 لاندا از محلول سوبسترای آماده‌ شده را به همه چاهک‌ها اضافه گردید. 8) پلیت ا به مدت 15 دقیقه در دمای اتاق و در محیط تاریک انکوبه شد. 9) 50 لاندا از محلول STOP را به همه چاهک‌ها اضافه شد و پلیت برای 20-15 ثانیه به‌آرامی روی سطح میز SHAKE داده شد. 10) پلیت در طول‌موج mm450 خوانده شد. قرائت نمونه‌ها حداکثر تا 30 دقیقه پس از افزودن محلول stop صورت پذیرفت. 3-9- روش تجزیه‌وتحلیل داده‌ها اطلاعات با کمک نرم‌افزار SPSS نسخه 22 و آمار توصیفی و استنباطی مثل میانگین و انحراف معیار و همچنین استفاده از T مستقل، کای اسکوئر و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه‌وتحلیل شد. 3-10- ملاحظات اخلاقی جهت کلیه شرکت کنندگان در مطالعه فرم رضایت‌نامه تکمیل شد. همچنین به بیماران اطمینان خاطر داده شد که اطلاعات به‌دست‌آمده صرفاً جنبه پژوهشی دارد و به‌صورت کلی گزارش می‌شود و اطلاعات فردی آنان در اختیار هیچ فرد یا گروهی قرار داده نخواهد شد. 3-11- محدودیت‌ها و مشکلات اجرایی پژوهش یکی از محدودیت‌های این مطالعه ‌این بود که افراد مورد مطالعه در طول مطالعه به بیماری قلبی_عروقی و کلیوی مبتلا شوند و یا نیاز به بستری داشته باشند که در این صورت از مطالعه خارج شدند. جلب همکاری بیماران بستری در بیمارستان هاجر و کاشانی هم از دیگر محدودیت‌ها بود که با گفت‌وگو چهره به چهره نسبت به جلب رضایتشان جهت شرکت در مطالعه اقدام شد. محدودیت دیگر هزینه بالای طرح مربوط به ازمایشات ویتامین D و hs-CRP بود.   یافته ها 4-1- نتایج در این مطالعه تعیین ارتباط غلظت سرمی ویتامین D با شاخص‌های متابولیک و التهابی در افراد چاق مبتلا و غیر مبتلا به سندرم متابولیک بررسی گردید. در مطالعه حاضر غلظت سرمی ویتامین D و اطلاعات جمعیت شناختی افراد شرکت‌کننده در طرح مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت. 192 نفر شرکت‌کننده در این مطالعه در 2 گروه قرار گرفتند. گروه اول، 96 نفر از افراد چاق مبتلابه سندرم متابولیک و گروه دوم، 96 نفر از افراد چاق غیر مبتلا به سندرم متابولیک بودند (جدول 1-4). با توجه به جدول 4-1 تعداد افراد مورد مطالعه 192 نفر بوده که 103(64/53%) نفر مرد و 89(35/46%) نفر زن بوده است که از این تعداد 96 نفر بیمار بوده است (44 نفر زن و 52 نفر مرد مبتلا به سندرم متابولیک بودند) و 96 نفر غیر مبتلا به سندرم متابولیک بودند (45 نفر زن و 51 نفر مرد). میانگین سنی افراد مورد مطالعه 37/51 با انحراف معیار 82/19 بود و میانگین سنی در گروه بیماران 09/50 با انحراف معیار 94/1 و در گروه شاهد 57/52 با انحراف معیار 05/2 بوده است. با توجه به این جدول 40 نفر از افراد شرکت کننده در مطالعه سیگاری بودند که همگی مرد بودند و از این 40 نفر، 20 نفر در گروه بیماران و 20 نفر در گروه شاهد بود. طبق داده‌های این جدول همسان سازی در دو گروه شاهد و بیمار صورت گرفته است. جدول 4-1 میزان متغیر‌ها در افراد مورد مطالعه smoker جنس سن گروه‌ها خیر بلی زن مرد میانگین ± انحراف معیار 76 (16/79%) 20 (83/20%) 44 (83/45%) 52 (41/54%) 947/1±09/50 بیمار 96 نفر 76 (16/79%) 20 (83/20%) 45 (87/46%) 51 (12/53%) 051/2±57/52 شاهد 96 نفر 82/0 92/0 38/0 p-value 4-1-1- بررسی میانگین و شاخص‌های آماری متغیر‌های پژوهش در گروه‌های مورد مطالعه در توجه به جدول 4-2 میانگین، انحراف معیار، بیشینه، کمینه و دامنه تغییرات متغیرهای این پژوهش آمده است. طبق جدول 4-2 میانگین طول قد در گروه بیماران 56/161 با انحراف معیار 821/1 است که طبق آزمون t مستقل ارتباط معنی‌داری بین دو گروه وجود ندارد (71/0P=). در این بررسی حداکثر و حداقل میانگین وزن به ترتیب 105 و 5/47 است و میانگین وزن در گروه بیماران 91/74 با انحراف معیار 97/0 و در گروه شاهد 17/74 با انحراف معیار 03/1 می‌باشد و از نظر آماری اختلاف معنی‌داری بین دو گروه مشاهده نشد (602/0P=). در این مطالعه میانگین BMI هر دو گروه تقریبا برابر بود، به گونه‌ای که در گروه بیمار 95/27 با انحراف معیار 28/0 و در گروه شاهد 77/27 با انحراف معیار 27/0 است که بین این دو گروه ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد (655/0P=). حداکثر و حداقل BMI اندازه‌گیری شده به ترتیب 66/42 و 25 است. حداکثر و حداقل فشار خون سیستولیک در این بررسی به ترتیب 190 و 90 و دیاستولیک 110 و 60 است. میانگین فشار خون سیستولیک در افراد مبتلا به سندرم متابولیک 47/137 با انحراف معیار 74/1 و در گروه شاهد 65/124 با انحراف معیار 46/1 می‌باشد که این میزان افزایش فشار خون در گروه بیمار نسبت به گروه سالم معنی‌دار می‌باشد (001/0>P). میانگین اندازه دور شکم در افراد بیمار 42/95 با انحراف معیار 02/1 و در گروه شاهد 48/94 با انحراف معیار 89/0 بود که اختلاف معنی‌داری بین این دو گروه مشاهده نگردید (655/0P=). میانگین سطح سرمی hs-CRP در افراد بیمار نسبت به افراد سالم بیشتر است (میانگین سطح سرمی hs-CRP در گروه بیمار 58/17 با انحراف معیار 40/1 و در گروه شاهد 04/9 با انحراف معیار 26/1 است که این اختلاف میانگین از نظر آماری معنی‌دار می‌باشد (001/0>P). حداکثر hs-CRP اندازه‌گیری شده 4/36 و حداقل آن 1/0 است. حداقل و حداکثر ویتامینD در این مطالعه به ترتیب 7/2 و 8/149 است که میانگین ویتامین D در افراد مبتلا به سندرم متابولیک 98/18 با انحراف معیار 24/1 و در گروه شاهد 38/40 با انحراف معیار 15/2 است که این کاهش میانگین ویتامین D در افراد بیمار نسبت به افراد سالم معنی‌دار می‌باشد (001/0>P). در این مطالعه میانگین سطح سرمی HDL افراد بیمار به نسبت افراد سالم کمتر است، به گونه‌ای که میانگین سطح سرمی HDL در افراد بیمار 89/42 با انحراف معیار 56/0 و در گروه شاهد 56/54 با انحراف معیار 15/1 است و این میزان کاهش در گروه بیماران، اختلاف معناداری با گروه سالم داشته است (001/0>P). در این بررسی بیشینه و کمینه سطح سرمی TG به ترتیب 224 و 93 می‌باشد و میانگین آن در گروه بیماران 51/176 با انحراف معیار 45/1 و در گروه شاهد 49/145 با انحراف معیار 07/2 است که این میزان افزایش سطح سرمی TG در افراد بیمار نسبت به افراد سالم معنی‌دار بوده (001/0>P). میانگین قند خون ناشتا افراد سالم نسبت به افراد بیمار کمتر بوده است. میانگین قند خون ناشتا در گروه بیمار 11/128 با انحراف معیار 6/4 و در گروه شاهد 49/95 با انحراف معیار 75/1 است که این اختلاف میانگین در دو گروه از نظر آماری معنی‌دار قلمداد گردید (001/0>P). بیشینه و کمینه آن در افراد این پژوهش به ترتیب 312 و 71 است.   جدول 4-2- میانگین و شاخص‌های آماری متغیر‌های پژوهش متغیر میانگین و انحراف معیار افراد بیمار میانگین و انحراف معیار افراد شاهد بیشینه کمینه دامنه تغییرات P-value طول قد(cm) 82/1 ± 56/161 51/1 ± 44/162 185 142 43 71/0 وزن (kg) 97/0 ± 91/74 03/1 ± 17/74 105 5/47 5/57 602/0 BMI 28/0 ± 95/27 27/0 ± 77/27 66/42 25 66/17 655/0 فشارخون (mm Hg) 74/1± 47/137 46/1 ± 65/124 190/110 90/60 50/100 001/0> اندازه دور شکم Cm 02/1 ± 42/95 89/0 ± 48/94 117 73 44 49/0 hs-CRP µg/dL)) 40/1 ± 58/17 26/1 ± 04/9 4/36 1/0 3/36 001/0> ویتامین D ng/dL)) 24/1 ± 98/18 15/2 ± 38/40 8/149 7/2 1/147 001/0> HDL mg/dL)) 56/0 ± 89/42 15/1 ± 56/54 63 31 32 001/0> TG mg/dL)) 45/1 ± 51/176 07/2 ± 49/145 224 93 131 001/0> FBS mg/dL)) 6/4 ± 11/128 75/1 ± 49/95 312 71 241 001/0> 4-1-2- بررسی میانگین و انحراف معیار متغیر‌ها در سطوح مختلف ویتامین D با توجه به جدول 4-3 نشان داده شده است که با افزایش سطح ویتامین D میانگین سطح سرمی HDL نیز افزایش یافته است و این افزایش معنی‌دار است (001/0p<). همچنین سطح سرمی TG با افزایش سطح سرمی ویتامین D کاهش داشته است و این کاهش معنی‌داری بوده (001/0P<). سطح سرمی FBS در افراد مورد مطالعه با افزایش سطح سرمی ویتامین D کاهش یافته است و این کاهش معنی‌دار بوده است (002/0P=). اندازه دور شکم با افزایش سطح سرمی ویتامین D ارتباط معنی‌داری نداشته است (825/0=P). میزان فشار خون سیستولیک با افزایش سطح سرمی ویتامین D کاهش داشته است، که این کاهش فشار خون سیستولیک معنی‌دار بوده (019/0P=). BMI با افزایش سطح سرمی ویتامین D، تقریبا ثابت باقی مانده است و بر اساس آمار ارتباط معنی‌داری وجود نداشته است (999/0=P). سطح سرمی hs-CRP با افزایش سطح سرمی ویتامین D ارتباط معنی‌داری نداشته است ولی کاهش نشان داده است (504/0=P). جدول 4-3- میانگین و انحراف معیار متغییر‌ها در سطوح مختلف ویتامین D p-value سطح سرمی ویتامین D متغیر‌ها 100< 100-30 30-20 20> 001/0> 12/2±5/50 54/13±86/52 58/8±19/48 69/5±43/44 HDL 001/0> 39/6±5/130 05/22±1/149 89/22±1/164 66/19±34/172 TG 002/0 12/2±5/72 04/22±9/100 3/47±63/115 4/41±39/122 FBS 825/0 0±94 44/8±34/95 5/8±52/95 33/11±06/94 اندازه دور شکم 019/0 28/28±140 19/16±52/126 73/15±6/132 96/17±77/134 BP 999/0 13/1±69/27 81/2±87/27 26/2±82/27 1/3±88/27 BMI 504/0 57/12±45/11 22/14±54/13 66/14±15/14 54/16±5/22 hs-CRP 4-1-3- بررسی توزیع فراوانی وضعیت ویتامین D و hs-CRP در گروه‌های مورد مطالعه 58 نفر از بیماران و 8 نفر از گروه شاهد ویتامین D Deficient (ویتامین D کمتر (20 ng/mL بودند. 25 نفر از بیماران و 22 نفر از گروه شاهد ویتامین D Insufficient (ویتامین D بین ng/mL (20-30 بودند. 13 نفر از بیماران و 64 نفر از گروه شاهد ویتامین D Sufficient (ویتامین D بین (30-100 ng/mL بودند. تنها 2 نفر از گروه شاهد ویتامین D Toxicity (ویتامین D بیشتر ng/mL (100 بودند (جدول 4-4). جدول 4-4- توزیع فراوانی وضعیت ویتامین D در گروه‌های مورد مطالعه کل شاهد بیمار گروه ویتامین D 66 (37/34%) 8 (33/8%) 58 (41/61%) Deficient (<20ng/mL) 47 (47/24%) 22 (9/22%) 25 (04/26%) Insufficient (20-30ng/mL) 77 (10/40%) 64 (66/66%) 13 (54/13%) Sufficient (30-100ng/mL) 2 (04/1%) 2 (08/2%) 0 (0%) Toxicity (>100ng/mL) 192 (100%) 96 (100%) 96 (100%) کل 10 نفر از بیماران و 32 نفر از گروه شاهد ازنظر hs- CRP Low Risk (کمتر (1 µg/mL بودند. 12 نفر از بیماران و 21 نفر از گروه شاهد ازنظر hs- CRP Normal (بین (1-3 µg/mL بودند. 74 نفر از بیماران و 43 نفر از گروه شاهد ازنظر hs- CRP High Risk (بیشتر (3 µg/mL بودند. (جدول 4-5). جدول 4-5- توزیع فراوانی وضعیت hs-CRP در گروه‌های مورد مطالعه کل شاهد بیمار گروه hs-CRP 42 (78/21%) 32 (33/33%) 10 (41/10%) Low Risk (< 1.0 µg/mL) 33 (18/17%) 21 (87/21%) 12 (5/12%) Normal (1-3 µg/mL) 117 (93/60%) 43 (79/44%) 74 (08/77%) High Risk(> 3.0 µg/mL) 192 (100%) 96 (100%) 96 (100%) کل 4-1-4- بررسی ارتباط ویتامین D و hs-CRP با سایر متغیرهای پژوهش در گروه‌های مورد مطالعه برای بررسی ارتباط ویتامین D با سایر متغیرهای پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون با سطح معنی‌داری 05/0 استفاده شد. طبق جدول 4-6- نشان داده شد که ویتامین D در گروه بیمار و شاهد با hs-CRP از لحاظ ضریب همبستگی پیرسون ارتباط معکوس دارد (001/0>P) و ویتامین D با وزن در گروه شاهد رابطه معنی‌داری عکس دارد (001/0>P) ولی در گروه بیمار رابطه معنا‌داری نداشت. همچنین ویتامین D با HDL، TG، FBS، BP، اندازه دور شکم، BMI و قد از لحاظ ضریب همبستگی پیرسون رابطه معنی‌داری ندارد. جدول 4-6- ارتباط ویتامین D با سایر متغیرهای پژوهش L Wt BMI WC BP FBS TG HDL hs-CRP متغیر‌ها 06/0- 06/0- 09/0- 02/0 18/0- 03/0- 06/0- 07/0 32/0- ضریب همبستگی پیرسون بیمار 53/0 55/0 33/0 83/0 07/0 74/0 55/0 46/0 001/0> میزان معنی‌داری (p-value) 25/0- 31/0- 03/0- 03/0 18/0 03/0- 01/0 01/0 34/0- ضریب همبستگی پیرسون شاهد 01/0 001/0> 74/0 73/0 06/0 73/0 86/0 85/0 001/0> میزان معنی‌داری (p-value) طبق جدول 4-7- نشان داده شد که hs-CRP در گروه بیمار و شاهد با ویتامین D از نظر ضریب همبستگی پیرسون ارتباط معکوس دارد (001/0>P) و hs-CRP با وزن در گروه شاهد رابطه معنی‌داری عکس دارد (001/0>P) ولی در گروه بیمار رابطه معنا‌داری ندارد. همچنین hs-CRP با HDL، TG، FBS، BP، اندازه دور شکم، BMI و قد از نظر ضریب همبستگی پیرسون رابطه معنی‌داری ندارد. جدول 4-7- ارتباط hs-CRP با سایر متغیرهای پژوهش L Wt BMI WC BP FBS TG HDL Vit D متغیر‌ها 08/0 07/0 03/0 13/0 02/0- 08/0 16/0 18/0 32/0- ضریب همبستگی پیرسون بیمار 40/0 5/0 77/0 18/0 83/0 43/0 10/0 06/0 001/0> میزان معنی‌داری (p-value) 09/0- 31/0- 16/0 14/0- 23/0 01/0 09/0 11/0 34/0- ضریب همبستگی پیرسون شاهد 35/0 001/0> 09/0 14/0 02/0 85/0 34/0 24/0 001/0> میزان معنی‌داری (p-value) 4-1-5- بررسی میزان ویتامین D و hs-CRP در گروه‌های مورد مطالعه میانگین ویتامین D در گروه بیماران برابر با 98/18 با انحراف معیار 24/1 بود. این میزان برای گروه شاهد برابر با 38/40 و انحراف معیار 15/2 بود.حداکثر ویتامین D در گروه شاهد 8/149 و در گروه بیمار 6/90 است. حداقل ویتامین D در گروه شاهد 4/7 و در گروه بیمار 7/2 است. همان‌گونه که مشخص است میزان سطح سرمی ویتامین D در گروه بیماران سطح پایین‌تری نسبت به گروه شاهد داشت و آزمون t مستقل نشان داد که به‌طور معنی‌داری کمتر است (001/0>P). میانگین سطح سرمی hs- CRP در گروه بیماران برابر با 58/17 با انحراف معیار 4/1 بود. این میزان برای گروه شاهد برابر با 04/9 و انحراف معیار 24/1 بود. حداکثر hs- CRP در گروه شاهد 1/35 و در گروه بیمار 4/36 است. حداقل hs- CRP در گروه شاهد 1/0 و در گروه بیمار 2/0 است. همان‌گونه که مشخص است میزان سطح سرمی hs-CRP در گروه بیماران سطح بالاتری نسبت به گروه شاهد داشت و آزمون t مستقل نشان داد که به‌طور معنی‌داری بیشتر است (001/0>P). جدول 4-8- میزان ویتامین D و hs-CRP در گروه‌های مورد مطالعه متغیر گروه بیمار گروه شاهد P value میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار ویتامین D 98/18 24/1 38/40 15/2 001/0> hs-CRP 58/17 40/1 04/9 24/1 001/0> بحث و نتیجه گیری 5-1- بحث شیوع و بروز سندرم متابولیک در جهان و ایران در حال افزایش است. آخرین مطالعه شیوع را در ایران بیش از 30% گزارش‌شده است که در زنان به‌طور معنی‌داری بیشتر از مردان است (42% در مقابل 24%) و این مطالعه ‌ایران را جزو مناطق با شیوع متوسط تا بالا نشان می‌دهد و این میزان به‌طور معنی‌داری از بیشتر کشورهای توسعه‌یافته هم بالاتر است (14). ویتامین D یکی از ویتامین‌های لازم برای بدن و از ویتامین‌های محلول در چربی است که به رشد و استحکام استخوان‌ها از طریق کنترل تعادل کلسیم و فسفر کمک می‌کند. این ویتامین با افزایش جذب فسفر و کلسیم از روده‌ها و کاهش دفع از کلیه به متابولیسم استخوان کمک می‌کند.کاهش سطح ویتامین D در بروز سندرم متابولیک، در اثر تأثیر بر هر یک از اجزای سندرم متابولیک یا بر اثر مقاومت به انسولین، نقش دارد (60). نقشی که برای ویتامین D پیشنهاد می‌شود در تولید و ترشح انسولین است، به ‌طوری ‌که شاید کاهش سطح ویتامین D یک ریسک فاکتور برای دیابت محسوب شود (63). در مطالعه حاضر ارتباط غلظت سرمی ویتامین D با شاخص‌های متابولیک و التهابی در افراد چاق مبتلا و غیر مبتلا به سندرم متابولیک مورد مقایسه قرار گرفت. در مطالعه حاضر پس از انجام همسان‌سازی دو گروه، اطلاعات غلظت سرمی ویتامین D و اطلاعات جمعیت شناختی افراد شرکت‌کننده در طرح مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت. در مطالعه حاضر که بین 192 نفر از افراد بستری در بیمارستان هاجر و کاشانی شهرکرد صورت گرفت، شیوع کمبود ویتامین D، 85/58% بود. در این مطالعه فشار خون، ویتامین D، hs-CRP، TG و FBS در گروه بیماران بیشتر از افراد شاهد بوده است که این اختلاف معنی‌دار بوده و تنها HDL در گروه بیمار کمتر از گروه شاهد بوده است و اختلاف معنی‌داری داشته است ولی در مورد متغیر‌های طول قد، وزن، BMI و اندازه دور شکم اختلاف معنی‌دار بین دو گروه مشاهده نشد که به علت اندازه گیری هر دو گروه با 25BMI≥ این نتیجه دور از ذهن نبود. در مطالعه ما بین ویتامین D و BMI و هیچکدام از اجزای سندرم متابولیک از نظر ضریب همبستگی پیرسون معنی‌دار نبوده است و تنها از لحاظ ضریب همبستگی بین ویتامین D و hs-CRP ارتباط معنی‌داری وجود داشته است که این نشان می‌دهد بین سطح ویتامین D و hs-CRP یک رابطه خطی معکوس وجود دارد. در مطالعه حاضر میزان سطح سرمی ویتامین D در گروه بیماران به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای کمتر از گروه شاهد بود که در مطالعه ما این اختلاف، ارتباط معنی‌دار داشته است. همچنین میزان hs-CRP در گروه بیماران به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای بیشتر از گروه شاهد بود که این اختلاف ارتباط معنی‌داری داشته است. بررسی ارتباط میانگین و انحراف معیار هر یک از متغییر‌های مورد مطالعه در سطوح مختلف ویتامین D نشان داد که با افزایش سطح سرمی ویتامین D سطوح TG، FBS و BP کاهش می‌یابد و سطح HDL، همسو با سطح ویتامین D است و این تغییرات ارتباط معنی‌داری دارند ولی سطح ویتامین D با اندازه دور شکم، BMI و hs-CRP معنی‌دار نشده است. در مطالعه‌ای که توسط سلطانی و همکاران در سال 1395 انجام شد، نشان داد که شیوع کمبود ویتامین D 62% است و فراوانی سندرم متابولیک 2/21% است (114). همچنین در مطالعه‌ای که در سال 2005 توسط Ford و همکاران بر روی 8421 نفر از بالغین امریکایی انجام گردید و غلظت سرمی ویتامین D و سندرم متابولیک مورد ارزیابی قرار گرفت و شیوع کمبود ویتامین D 72% گزارش شد (115). در بررسی که توسط حسین‌نژاد و همکارانش در مورد ارتباط سرمی ویتامین D و ابتلا به سندرم متابولیک بر روی 646 نفر از جمعیت بزرگسال ایرانی انجام شد، فراوانی سندرم متابولیک 3/18% و فراوانی کبود ویتامین D 3/73% گزارش شد (116). در مطالعه‌ای که توسط هورسکانیان و همکارانش در سال 2012 در فتلاند انجام شد و رابطه سطح سرمی ویتامین D و دیابت نوع 2 روی 850 مرد و 906 زن و شیوع کمبود ویتامین D 68% بوده است (117). همچنین در مطالعه‌ی پارک و همکارانش در سال 2012 در کشور کره‌ی جنوبی ارتباط سطح سرمی ویتامین D و اجزای سندرم متابولیک بررسی گردید که شیوع کمبود ویتامین D بالا‌تر بوده و 6/76% گزارش شده است (118). برزویی و همکاران در سال 2012 در پژوهشی که بر روی 186 فرد بزرگسال انجام شد، نشان داد که افراد دچار کمبود ویتامین D شانس بالاتری برای ابتلا به سندرم متابولیک دارند. همچنین اندازه دور کمر، فشار خون سیستولیک و قند خون ناشتا در گروه بیماران بیشتر از گروه سالم است و این میزان سطح معناداری دارد (119). در مطالعه ای که توسط روشن ضمیر و همکاران انجام شد نشان داد که از نظر ضریب همبستگی پیرسون، HDL و دور کمر به ترتیب با سطح سرمی ویتامین D ارتباط معناداری مستقیم و معکوس دارد و سطح ویتامین D بین دو گروه اختلاف معناداری نداشته است (120). در مطالعه‌ای که در سال 2005 توسط Ford و همکاران بر روی 8421 نفر از بالغین امریکایی انجام گردید و غلظت سرمی ویتامین D و سندرم متابولیک مورد ارزیابی قرار گرفت و بین سطح سرمی ویتامین D با سطح سرمی تری‌گلیسیرید، FBS و اندازه دور شکم ارتباط معنی دار معکوس یافت شد. همچنین نشان داده شد که بین سطح سرمی ویتامین D و سندرم متابولیک یک رابطه معکوس وجود دارد (115). Moy و همکاران در مطالعه‌ای با موضوع ارتباط ویتامین D با میزان شیوع سندرم متابولیک در سال 2011 انجام دادند، مشاهده شد افرادی که دارای سطح کمتری از ویتامین D هستند، میزان شیوع سندرم متابولیک در آن‌ها به‌طور معنی‌داری بالاتر بود (101). در مطالعه‌ای که توسط سالک زمانی در سال 2011 انجام شد، در گروه مبتلا به سندرم متابولیک با گروه شاهد تفاوت معناداری در سطح سرمی ویتامین D و PTH مشاهده نشد ولی سطح hs-CRP و مقاومت به انسولین اختلاف چشمگیری داشت (121). در مطالعه‌ای در سال 2010 که توسط Vmajumdar و همکاران در هند انجام شد، نشان داده شد بین کمبود ویتامین D و شیوع سندرم متابولیک و اجزای آن ارتباط معنی‌داری وجود نداشته است (122). در مطالعه‌ای دیگر Hjelmeseash و همکاران در بیماران مبتلا به سندرم متابولیک انجام دادند نشان داده شد، تفاوت معنی‌داری در میانگین سطح سرمی ویتامین D بین گروه بیمار با گروه شاهد مشاهده نشد (123). در این خصوص Tamakoshi و همکاران نشان داده‌اند که بسیاری از اجزاء سندرم متابولیک با سطوح افزایش‌یافته hs-CRP ارتباط معنی‌داری دارند (124). همچنین در مطالعه حسین پور و همکاران که به بررسی ارتباط بین غلظت شاخص‌های التهابی و سندرم متابولیک و نمایه توده بدنی در 80 فرد مبتلا به سندرم متابولیک و 160 فرد سالم پرداختند، نتایج نشان داد که غلظت hs-CRP در افراد مبتلا افزایش‌یافته و در زنان با نمایه توده بدنی و در مردان با اندازه دور کمر ارتباط مستقیم دارد (125). زرکش و همکاران نیز در یک مطالعه مقطعی که ارتباط غلظت سه مارکر التهابی را با سندرم متابولیک بر روی یک جمعیت 365 نفری بزرگسال شرکت‌کننده در مطالعه قند و لیپید تهران انجام دادند نیز ارتباط سطح افزایش‌یافته hs-CRP را با عوامل خطر متابولیک گزارش کردند (126). در مطالعه دیگری که مجد و همکاران در سال 1395 بر روی ارتباط سطح سرمی hs-CRP و سندرم متابولیک انجام دادند، نتایج این مطالعه نشان داد سطح سرمی این پروتئین در افراد مبتلا به سندرم متابولیک به‌طور معنی‌داری نسبت به گروه شاهد افزایش‌یافته است (127). همچنین در مطالعه ای که توسط سلطانی و همکاران در سال 1395 انجام شد نشان داد که سطح سرمی ویتامین D از نظر ضریب همبستگی پیرسون با هیچکدام از اجزای سندرم متابولیک ارتباط معنی‌دار نداشته است و تنها با BMI ارتباط معنی‌دار مستقیم داشته است و این مطالعه نشان داد که افزایش سطح سرمی ویتامین D با سطح سرمی TG ارتباط معناداری دارد (114) میزان شیوع کمبود ویتامین D در مطالعه ما کمتر از سایر مطالعات است که نشان از سلامت جامعه ما است. البته ممکن است علت شیوع پایین در جامعه ما به علت تفاوت در روش اندازه‌گیری سطح سرمی ویتامین D، فرهنگ، پوشش، سطح تابش، دریافت نور خورشید، فصل جمع‌آوری نمونه‌ها، ارتفاع و عرض و طول جغرافیای باشد. در مطالعه ما میزان سطح سرمی ویتامین D در گروه بیماران به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای کمتر از گروه شاهد بود این ارتباط معنی‌دار می‌تواند وابسته به نقش ویتامین D در فشارخون و مقاومت به انسولین دیابت باشد و طبق بسیاری از مطالعات سطح ویتامین D با بروز سندرم متابولیک رابطه معکوس دارد. همچنین این ارتباط می‌تواند وابسته به سطح تحرک و در معرض تابش خورشید قرار گرفتن باشد. همچنین این کاهش سطح ویتامین D می‌تواند مربوط به اختلالات متابولیک استخوانی باشد. درمجموع مطالعات مختلف ارتباط شاخص‌های التهابی با سندرم متابولیک را نشان می‌دهند. اما آنچه حائز اهمیت است بررسی علی و معلولی ارتباط التهاب و سندرم متابولیک و مکانیسم وجود این ارتباط است. مطالعات حاکی از آن است که در روند توسعه سندرم متابولیک بافت چربی سفید افزایش‌یافته، نفوذپذیری سلول‌های ایمنی زیاد شده و یک عدم تعادل بین تولید سیتوکین‌های پیش التهابی و ضدالتهابی حاصل می‌شود. نفوذ ماکروفاژها به بافت چربی منبعی از سیگنال‌های التهابی را فراهم می‌کند که ضمن اینکه در متابولیسم خود بافت چربی دخالت می‌کند تغییرات متابولیک همراه با چاقی را نیز کنترل می‌کند (128). سیگنال‌های التهابی یا سیتوکین‌ها بیان مولکول‌های سطحی مؤثر در التهاب را بر روی سلول‌های آندوتلیال، عضله صاف و ماکروفاژها افزایش داده و طی واکنش‌هایی سبب شعله‌ور شدن التهاب می‌شوند که به‌وسیله نشانگرهای التهابی hs-CRP خود را نشان می‌دهند. درمجموع سندرم متابولیک یک وضعیت پیش التهابی بوده و بافت چربی در افراد مبتلا منجر به افزایش التهاب می‌شود (129). همانطور که در مطالعه ما گفته شد سطح سرمی ویتامین D با TG، BP و FBS ارتباط معنادار معکوس و با HDL رابطه مستقیم دارد. این موضوع را می‌توان به نقش ویتامین D در بیان 3% از ژنوم انسان ارتباط داد و آن را علتی برای افزایش شیوع سندرم متابولیک در بیماران با کمبود ویتامین D نسبت داد (130). در مطالعه‌ی ما بین سطح سرمی ویتامین D با TG، BP و FBS ارتباط معنادار معکوس و با HDL رابطه مستقیم دارد. همانطور که گفته شد با کاهش سطح سرمی ویتامین D، سطح سرمی hs-CRP افزایش می‌یابد و از انجایی که کاهش ویتامین D باعث افزایش سطح سرمی TG، BP و FBS و کاهش HDL می‌شود و همه این متغیر‌ها در بروز بیماری‌های قلبی و عروقی موثر است پس می‌توان اینگونه توجیه کرد که کاهش ویتامین D باعث افزایش سطح سرمی hs-CRP شود و ریسک بیماری‌های قلبی در بیماران مبتلا به سندرم متابولیک بیشتر است. 5-2- نتیجه‌گیری از مطالعه‌ی حاضر می‌توان نتیجه گرفت که کاهش سطح سرمی ویتامین D و افزایش میزان سطح سرمی hs-CRP در افراد مبتلا به سندرم متابولیک یک فرآیند وابسته به التهاب است که می‌تواند خطرات مختلف ازجمله مشکلات قلبی- عروقی و دیابت را در پی داشته باشد. از نتایج به‌دست ‌آمده چنین برداشت می‌شود که از طریق بررسی سطح سرمی ویتامین D و همچنینhs-CRP می‌توان در تشخیص زودهنگام بیماری و غربالگری افراد در معرض خطر ابتلا به سندرم متابولیک به‌ویژه در افراد با ریسک بالای بیماری استفاده کرد. علاوه بر آن ممکن است بتوان از این نتایج برای پیش‌بینی دقیق‌تر پیش‌آگهی بیماری استفاده نمود.

خلاصه نتایج حاصله

در این مطالعه تعیین ارتباط غلظت سرمی ویتامین D با شاخص‌های متابولیک و التهابی در افراد چاق مبتلا و غیر مبتلا به سندرم متابولیک بررسی گردید. در مطالعه حاضر غلظت سرمی ویتامین D و اطلاعات جمعیت شناختی افراد شرکت‌کننده در طرح مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت. 192 نفر شرکت‌کننده در این مطالعه در 2 گروه قرار گرفتند. گروه اول، 96 نفر از افراد چاق مبتلابه سندرم متابولیک و گروه دوم، 96 نفر از افراد چاق غیر مبتلا به سندرم متابولیک بودند (جدول 1-4). با توجه به جدول 4-1 تعداد افراد مورد مطالعه 192 نفر بوده که 103(64/53%) نفر مرد و 89(35/46%) نفر زن بوده است که از این تعداد 96 نفر بیمار بوده است (44 نفر زن و 52 نفر مرد مبتلا به سندرم متابولیک بودند) و 96 نفر غیر مبتلا به سندرم متابولیک بودند (45 نفر زن و 51 نفر مرد). میانگین سنی افراد مورد مطالعه 37/51 با انحراف معیار 82/19 بود و میانگین سنی در گروه بیماران 09/50 با انحراف معیار 94/1 و در گروه شاهد 57/52 با انحراف معیار 05/2 بوده است. با توجه به این جدول 40 نفر از افراد شرکت کننده در مطالعه سیگاری بودند که همگی مرد بودند و از این 40 نفر، 20 نفر در گروه بیماران و 20 نفر در گروه شاهد بود. طبق داده‌های این جدول همسان سازی در دو گروه شاهد و بیمار صورت گرفته است. جدول 4-1 میزان متغیر‌ها در افراد مورد مطالعه smoker جنس سن گروه‌ها خیر بلی زن مرد میانگین ± انحراف معیار 76 (16/79%) 20 (83/20%) 44 (83/45%) 52 (41/54%) 947/1±09/50 بیمار 96 نفر 76 (16/79%) 20 (83/20%) 45 (87/46%) 51 (12/53%) 051/2±57/52 شاهد 96 نفر 82/0 92/0 38/0 p-value 4-1-1- بررسی میانگین و شاخص‌های آماری متغیر‌های پژوهش در گروه‌های مورد مطالعه در توجه به جدول 4-2 میانگین، انحراف معیار، بیشینه، کمینه و دامنه تغییرات متغیرهای این پژوهش آمده است. طبق جدول 4-2 میانگین طول قد در گروه بیماران 56/161 با انحراف معیار 821/1 است که طبق آزمون t مستقل ارتباط معنی‌داری بین دو گروه وجود ندارد (71/0P=). در این بررسی حداکثر و حداقل میانگین وزن به ترتیب 105 و 5/47 است و میانگین وزن در گروه بیماران 91/74 با انحراف معیار 97/0 و در گروه شاهد 17/74 با انحراف معیار 03/1 می‌باشد و از نظر آماری اختلاف معنی‌داری بین دو گروه مشاهده نشد (602/0P=). در این مطالعه میانگین BMI هر دو گروه تقریبا برابر بود، به گونه‌ای که در گروه بیمار 95/27 با انحراف معیار 28/0 و در گروه شاهد 77/27 با انحراف معیار 27/0 است که بین این دو گروه ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد (655/0P=). حداکثر و حداقل BMI اندازه‌گیری شده به ترتیب 66/42 و 25 است. حداکثر و حداقل فشار خون سیستولیک در این بررسی به ترتیب 190 و 90 و دیاستولیک 110 و 60 است. میانگین فشار خون سیستولیک در افراد مبتلا به سندرم متابولیک 47/137 با انحراف معیار 74/1 و در گروه شاهد 65/124 با انحراف معیار 46/1 می‌باشد که این میزان افزایش فشار خون در گروه بیمار نسبت به گروه سالم معنی‌دار می‌باشد (001/0>P). میانگین اندازه دور شکم در افراد بیمار 42/95 با انحراف معیار 02/1 و در گروه شاهد 48/94 با انحراف معیار 89/0 بود که اختلاف معنی‌داری بین این دو گروه مشاهده نگردید (655/0P=). میانگین سطح سرمی hs-CRP در افراد بیمار نسبت به افراد سالم بیشتر است (میانگین سطح سرمی hs-CRP در گروه بیمار 58/17 با انحراف معیار 40/1 و در گروه شاهد 04/9 با انحراف معیار 26/1 است که این اختلاف میانگین از نظر آماری معنی‌دار می‌باشد (001/0>P). حداکثر hs-CRP اندازه‌گیری شده 4/36 و حداقل آن 1/0 است. حداقل و حداکثر ویتامینD در این مطالعه به ترتیب 7/2 و 8/149 است که میانگین ویتامین D در افراد مبتلا به سندرم متابولیک 98/18 با انحراف معیار 24/1 و در گروه شاهد 38/40 با انحراف معیار 15/2 است که این کاهش میانگین ویتامین D در افراد بیمار نسبت به افراد سالم معنی‌دار می‌باشد (001/0>P). در این مطالعه میانگین سطح سرمی HDL افراد بیمار به نسبت افراد سالم کمتر است، به گونه‌ای که میانگین سطح سرمی HDL در افراد بیمار 89/42 با انحراف معیار 56/0 و در گروه شاهد 56/54 با انحراف معیار 15/1 است و این میزان کاهش در گروه بیماران، اختلاف معناداری با گروه سالم داشته است (001/0>P). در این بررسی بیشینه و کمینه سطح سرمی TG به ترتیب 224 و 93 می‌باشد و میانگین آن در گروه بیماران 51/176 با انحراف معیار 45/1 و در گروه شاهد 49/145 با انحراف معیار 07/2 است که این میزان افزایش سطح سرمی TG در افراد بیمار نسبت به افراد سالم معنی‌دار بوده (001/0>P). میانگین قند خون ناشتا افراد سالم نسبت به افراد بیمار کمتر بوده است. میانگین قند خون ناشتا در گروه بیمار 11/128 با انحراف معیار 6/4 و در گروه شاهد 49/95 با انحراف معیار 75/1 است که این اختلاف میانگین در دو گروه از نظر آماری معنی‌دار قلمداد گردید (001/0>P). بیشینه و کمینه آن در افراد این پژوهش به ترتیب 312 و 71 است.   جدول 4-2- میانگین و شاخص‌های آماری متغیر‌های پژوهش متغیر میانگین و انحراف معیار افراد بیمار میانگین و انحراف معیار افراد شاهد بیشینه کمینه دامنه تغییرات P-value طول قد(cm) 82/1 ± 56/161 51/1 ± 44/162 185 142 43 71/0 وزن (kg) 97/0 ± 91/74 03/1 ± 17/74 105 5/47 5/57 602/0 BMI 28/0 ± 95/27 27/0 ± 77/27 66/42 25 66/17 655/0 فشارخون (mm Hg) 74/1± 47/137 46/1 ± 65/124 190/110 90/60 50/100 001/0> اندازه دور شکم Cm 02/1 ± 42/95 89/0 ± 48/94 117 73 44 49/0 hs-CRP µg/dL)) 40/1 ± 58/17 26/1 ± 04/9 4/36 1/0 3/36 001/0> ویتامین D ng/dL)) 24/1 ± 98/18 15/2 ± 38/40 8/149 7/2 1/147 001/0> HDL mg/dL)) 56/0 ± 89/42 15/1 ± 56/54 63 31 32 001/0> TG mg/dL)) 45/1 ± 51/176 07/2 ± 49/145 224 93 131 001/0> FBS mg/dL)) 6/4 ± 11/128 75/1 ± 49/95 312 71 241 001/0> 4-1-2- بررسی میانگین و انحراف معیار متغیر‌ها در سطوح مختلف ویتامین D با توجه به جدول 4-3 نشان داده شده است که با افزایش سطح ویتامین D میانگین سطح سرمی HDL نیز افزایش یافته است و این افزایش معنی‌دار است (001/0p<). همچنین سطح سرمی TG با افزایش سطح سرمی ویتامین D کاهش داشته است و این کاهش معنی‌داری بوده (001/0P<). سطح سرمی FBS در افراد مورد مطالعه با افزایش سطح سرمی ویتامین D کاهش یافته است و این کاهش معنی‌دار بوده است (002/0P=). اندازه دور شکم با افزایش سطح سرمی ویتامین D ارتباط معنی‌داری نداشته است (825/0=P). میزان فشار خون سیستولیک با افزایش سطح سرمی ویتامین D کاهش داشته است، که این کاهش فشار خون سیستولیک معنی‌دار بوده (019/0P=). BMI با افزایش سطح سرمی ویتامین D، تقریبا ثابت باقی مانده است و بر اساس آمار ارتباط معنی‌داری وجود نداشته است (999/0=P). سطح سرمی hs-CRP با افزایش سطح سرمی ویتامین D ارتباط معنی‌داری نداشته است ولی کاهش نشان داده است (504/0=P). جدول 4-3- میانگین و انحراف معیار متغییر‌ها در سطوح مختلف ویتامین D p-value سطح سرمی ویتامین D متغیر‌ها 100< 100-30 30-20 20> 001/0> 12/2±5/50 54/13±86/52 58/8±19/48 69/5±43/44 HDL 001/0> 39/6±5/130 05/22±1/149 89/22±1/164 66/19±34/172 TG 002/0 12/2±5/72 04/22±9/100 3/47±63/115 4/41±39/122 FBS 825/0 0±94 44/8±34/95 5/8±52/95 33/11±06/94 اندازه دور شکم 019/0 28/28±140 19/16±52/126 73/15±6/132 96/17±77/134 BP 999/0 13/1±69/27 81/2±87/27 26/2±82/27 1/3±88/27 BMI 504/0 57/12±45/11 22/14±54/13 66/14±15/14 54/16±5/22 hs-CRP 4-1-3- بررسی توزیع فراوانی وضعیت ویتامین D و hs-CRP در گروه‌های مورد مطالعه 58 نفر از بیماران و 8 نفر از گروه شاهد ویتامین D Deficient (ویتامین D کمتر (20 ng/mL بودند. 25 نفر از بیماران و 22 نفر از گروه شاهد ویتامین D Insufficient (ویتامین D بین ng/mL (20-30 بودند. 13 نفر از بیماران و 64 نفر از گروه شاهد ویتامین D Sufficient (ویتامین D بین (30-100 ng/mL بودند. تنها 2 نفر از گروه شاهد ویتامین D Toxicity (ویتامین D بیشتر ng/mL (100 بودند (جدول 4-4). جدول 4-4- توزیع فراوانی وضعیت ویتامین D در گروه‌های مورد مطالعه کل شاهد بیمار گروه ویتامین D 66 (37/34%) 8 (33/8%) 58 (41/61%) Deficient (<20ng/mL) 47 (47/24%) 22 (9/22%) 25 (04/26%) Insufficient (20-30ng/mL) 77 (10/40%) 64 (66/66%) 13 (54/13%) Sufficient (30-100ng/mL) 2 (04/1%) 2 (08/2%) 0 (0%) Toxicity (>100ng/mL) 192 (100%) 96 (100%) 96 (100%) کل 10 نفر از بیماران و 32 نفر از گروه شاهد ازنظر hs- CRP Low Risk (کمتر (1 µg/mL بودند. 12 نفر از بیماران و 21 نفر از گروه شاهد ازنظر hs- CRP Normal (بین (1-3 µg/mL بودند. 74 نفر از بیماران و 43 نفر از گروه شاهد ازنظر hs- CRP High Risk (بیشتر (3 µg/mL بودند. (جدول 4-5). جدول 4-5- توزیع فراوانی وضعیت hs-CRP در گروه‌های مورد مطالعه کل شاهد بیمار گروه hs-CRP 42 (78/21%) 32 (33/33%) 10 (41/10%) Low Risk (< 1.0 µg/mL) 33 (18/17%) 21 (87/21%) 12 (5/12%) Normal (1-3 µg/mL) 117 (93/60%) 43 (79/44%) 74 (08/77%) High Risk(> 3.0 µg/mL) 192 (100%) 96 (100%) 96 (100%) کل 4-1-4- بررسی ارتباط ویتامین D و hs-CRP با سایر متغیرهای پژوهش در گروه‌های مورد مطالعه برای بررسی ارتباط ویتامین D با سایر متغیرهای پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون با سطح معنی‌داری 05/0 استفاده شد. طبق جدول 4-6- نشان داده شد که ویتامین D در گروه بیمار و شاهد با hs-CRP از لحاظ ضریب همبستگی پیرسون ارتباط معکوس دارد (001/0>P) و ویتامین D با وزن در گروه شاهد رابطه معنی‌داری عکس دارد (001/0>P) ولی در گروه بیمار رابطه معنا‌داری نداشت. همچنین ویتامین D با HDL، TG، FBS، BP، اندازه دور شکم، BMI و قد از لحاظ ضریب همبستگی پیرسون رابطه معنی‌داری ندارد. جدول 4-6- ارتباط ویتامین D با سایر متغیرهای پژوهش L Wt BMI WC BP FBS TG HDL hs-CRP متغیر‌ها 06/0- 06/0- 09/0- 02/0 18/0- 03/0- 06/0- 07/0 32/0- ضریب همبستگی پیرسون بیمار 53/0 55/0 33/0 83/0 07/0 74/0 55/0 46/0 001/0> میزان معنی‌داری (p-value) 25/0- 31/0- 03/0- 03/0 18/0 03/0- 01/0 01/0 34/0- ضریب همبستگی پیرسون شاهد 01/0 001/0> 74/0 73/0 06/0 73/0 86/0 85/0 001/0> میزان معنی‌داری (p-value) طبق جدول 4-7- نشان داده شد که hs-CRP در گروه بیمار و شاهد با ویتامین D از نظر ضریب همبستگی پیرسون ارتباط معکوس دارد (001/0>P) و hs-CRP با وزن در گروه شاهد رابطه معنی‌داری عکس دارد (001/0>P) ولی در گروه بیمار رابطه معنا‌داری ندارد. همچنین hs-CRP با HDL، TG، FBS، BP، اندازه دور شکم، BMI و قد از نظر ضریب همبستگی پیرسون رابطه معنی‌داری ندارد. جدول 4-7- ارتباط hs-CRP با سایر متغیرهای پژوهش L Wt BMI WC BP FBS TG HDL Vit D متغیر‌ها 08/0 07/0 03/0 13/0 02/0- 08/0 16/0 18/0 32/0- ضریب همبستگی پیرسون بیمار 40/0 5/0 77/0 18/0 83/0 43/0 10/0 06/0 001/0> میزان معنی‌داری (p-value) 09/0- 31/0- 16/0 14/0- 23/0 01/0 09/0 11/0 34/0- ضریب همبستگی پیرسون شاهد 35/0 001/0> 09/0 14/0 02/0 85/0 34/0 24/0 001/0> میزان معنی‌داری (p-value) 4-1-5- بررسی میزان ویتامین D و hs-CRP در گروه‌های مورد مطالعه میانگین ویتامین D در گروه بیماران برابر با 98/18 با انحراف معیار 24/1 بود. این میزان برای گروه شاهد برابر با 38/40 و انحراف معیار 15/2 بود.حداکثر ویتامین D در گروه شاهد 8/149 و در گروه بیمار 6/90 است. حداقل ویتامین D در گروه شاهد 4/7 و در گروه بیمار 7/2 است. همان‌گونه که مشخص است میزان سطح سرمی ویتامین D در گروه بیماران سطح پایین‌تری نسبت به گروه شاهد داشت و آزمون t مستقل نشان داد که به‌طور معنی‌داری کمتر است (001/0>P). میانگین سطح سرمی hs- CRP در گروه بیماران برابر با 58/17 با انحراف معیار 4/1 بود. این میزان برای گروه شاهد برابر با 04/9 و انحراف معیار 24/1 بود. حداکثر hs- CRP در گروه شاهد 1/35 و در گروه بیمار 4/36 است. حداقل hs- CRP در گروه شاهد 1/0 و در گروه بیمار 2/0 است. همان‌گونه که مشخص است میزان سطح سرمی hs-CRP در گروه بیماران سطح بالاتری نسبت به گروه شاهد داشت و آزمون t مستقل نشان داد که به‌طور معنی‌داری بیشتر است (001/0>P). جدول 4-8- میزان ویتامین D و hs-CRP در گروه‌های مورد مطالعه متغیر گروه بیمار گروه شاهد P value میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار ویتامین D 98/18 24/1 38/40 15/2 001/0> hs-CRP 58/17 40/1 04/9 24/1 001/0>


فایل های پژوهش
فایل

Back to Top