چکیده پژوهش
مقدمه و بیان مسئله یکی از رایج ترین نظریه های مورد استفاده جهت تحلیل و تعدیل رفتارهای انسان که نگاه جامعی به عوامل فوق دارد؛ نظریه شناختی اجتماعی است که به منظور پیشگیری از بروز بیماری های مزمن غیر واگیر بر توانمند سازی مردم برای عمل در سطوح فردی و جمعی برای کنترل عوامل خطر تأکید می کند. انتظارات پیامد (82/68%) بیشترین و حمایت اجتماعی (24/52%) کمترین درصد میانگین نمره را به خود اختصاص داده است. در خصوص پیروی از اعمال بهداشتی،14/68% رژیم غذایی و75/63 % فعالیت بدنی مناسب داشتند. به طور کلی درصد پیروی از اعمال بهداشتی 07/66% بود. بین پیروی از اعمال بهداشتی (رژیم غذایی و فعایت بدنی) و انتظارات پیامد، خودکارآمدی و خودتنظیمی همبستگی مستقیم و معناداری مشاهده شد. انتظارات پیامد نیز با خودتنظیمی و خودکارآمدی همبستگی مستقیم و معنادار داشت. سازه های مورد مطالعه باهم 3/31% رفتار را پیش بینی می کنند، که در این آزمون خودکارآمدی در مقایسه با سایر سازه ها پیش بینی کننده قوی برای رفتار بود. بین پیروی از رفتارهای بهداشتی (فعالیت بدنی و تغذیه) با سازه های SCT انتظارات پیامد، خودکارآمدی و خودتنظیمی همبستگی مستقیم و معناداری مشاهده شد. خودکارآمدی به عنوان یکی از قوی ترین بینی کننده ها برای رفتار بود. این اطلاعات به آموزشگران بهداشت کمک خواهد کرد تا با توجه به عوامل روانی و اجتماعی مؤثر بر رفتار و عوامل مؤثر بر شکل دهی رفتار، نسبت به انتخاب مناسب ترین شیوه آموزشی در زنان بیمار اقدام نمایند. از طرفی نتایج حاصل از این مطالعه می تواند در انجمن بیماران دیابتی و بیماران خاص در جهت ارتقاء سطح سلامت زنان مبتلا به دیابت با کمترین هزینه مورد استفاده قرار گیرد. روش اجرا استراتژی های ارتقاء سلامت از جمله تئوری شناختی اجتماعی به منظور پیشگیری از بروز بیماری های مزمن غیر واگیر بر توانمند سازی مردم برای عمل در سطوح فردی و جمعی برای کنترل عوامل خطر تأکید می کنند. در این مطالعه مقطعی، 198 نفر از بیماران دیابتی تحت پوشش انجمن دیابت شهرستان شهرکرد، به صورت نمونه گیری تصادفی منظم و متناسب با حجم وارد مطالعه شدند. پرسشنامه ها بصورت گزارش گیری از بیمار توسط محقق تکمیل شد. معیار ورود شامل سن کمتر از 65 سال، داشتن سواد خواندن و نوشتن، تحت درمان بودن با داروهای کاهنده ی قند خون و جنسیت مؤنث بود. معیارهای خروج شامل ابتلا به کتواسیدوز دیابتی و بیماری های تهدید کننده ی حیات و ابتلا به بیماری های روانی بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه، پرسشنامه ای چند وجهی بود که شامل پرسشنامه دموگرافیک، پیروی از اقدامات بهداشتی در بیماران دیابتی و پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس برخی سازه های تئوری شناختی از جمله انتظارات پیامد، خودکارآمدی، خودتنظیمی و حمایت اجتماعی بود. برای تحلیل دادههای حاصل از مطالعه، پس از جمعآوری داده ها وارد نرم افزار آماری SPSSv18 شد. داده ها متناسب با نوع توزیع داده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، تی تست، آنالیز واریانس و آنالیز رگرسیون خطی مورد تحلیل قرار گرفت. بین پیروی از اعمال بهداشتی (رژیم غذایی و فعایت بدنی) و انتظارات پیامد، خودکارآمدی و خودتنظیمی همبستگی مستقیم و معناداری مشاهده شد (05/0p<). انتظارات پیامد نیز با خودتنظیمی و خودکارآمدی همبستگی مستقیم و معنادار داشت (05/0p<). سازه های مورد مطالعه باهم 3/31% رفتار را پیش بینی می کنند، که در این آزمون خودکارآمدی در مقایسه با سایر سازه ها پیش بینی کننده قوی برای رفتار بود (626/0=β). یافته ها بین نمره کل درک از اهمیت رفتار تبعیت درمان و نمره کل مقیاس رفتارهای تبعیت از درمان ارتباط مستقیم معنی دار وجود داشت. نتیجه این که متغیرهای روانی– اجتماعی مورد مطالعه از طریق نقش واسطهای عامل درک از اهمیت رفتار بر رفتار پیامد مؤثرند (19). در پژوهشی دیگر نتایج از این قرار بود که تهدید خود پنداره، ارتباط معکوسی با تبعیت از رژیم غذایی و چالش خود پنداره ارتباط مستقیمی با تبعیت از رژیم غذایی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی داشته است (20). در مطالعه ای که با عنوان ارتباط بین خودکارآمدی و موانع درک شده با عملکرد خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بر روی 128 بیمار دیابتی انجام شد. بین خودکارآمدی با رفتارهای خود مراقبتی همبستگی مثبت و بین موانع درک شده با رفتار های خود مراقبتی همبستگی منفی معنی داری وجود داشت. میزان تحصیلات با خودکارآمدی و خودمراقبتی ارتباط معنادار مثبت داشت (21). مفاهیم میانجی خودکارآمدی و انتظارات پیامد، در پنج تئوری می توانند به تبعیت از رفتارهای منجر به ورزش و تمرین منتهی شوند. این پنج تئوری عبارتند از health belief model, protection motivation theory, theory of reasoned action, theory of planned behaviour, and social cognitive theory (29). در همین راستا، در مطالعه دیگری که با عنوان تأثیرات SCT بر رفتار فعالیت بدنی در بزرگسالان میانسال و سالمند انجام شده بود مشخص شد که خودکارآمدی فعالیت فیزیکی را به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق انتظارات پیامد تحت تأثیر قرار می دهد که این موضوع نشان می دهد که این متغیرها باید در مداخلات مربوط به تبعیت از رفتارهای ورزشی به عنوان هدف قرار گیرند (30). در مطالعه Anderson و همکاران، که به SCT را در تغذیه مورد بررسی قرار دادند مشخص شد که حمایت اجتماعی، خودکارآمدی، انتظارات پیامد و خودتنظیمی مهمترین مولفه های مؤثر بر رفتار تغذیه ای و اتخاذ یک رژیم غذایی مناسب بود (16). در این مطالعه مشخص شد که خودکارآمدی در مقایسه با سایر سازه ها پیش بینی کننده قوی برای رفتار است. در مطالعه ای که تأثیر مدل SCT را بر روی بیماران نجات یافته از سرطان اندومتر مورد ارزیابی قرار داده بود، مشخص شد که خودکارآمدی یک فاکتور مهم در تعیین رفتار ورزشی بود (31). اما مغایر با نتایج مطالعه حاضر در مطالعه ای مشخص شد که اگر چه خودکارآمدی عامل مهمی برای تبعیت از رژیم غذایی مناسب و فعالیت بدنی است، اما حمایت اجتماعی فاکتور مهم تری است که در مداخله در کاربران اینترنت می تواند در تبعیت از این رفتارها نقش داشته باشد (32). همچنین در مطالعه Middleton و همکاران، حمایت اجتماعی، آموزش مهارتها و مراقبت های پیشرفته از جمله مؤلفه های مؤثر بر تبعیت طولانی مدت در رفتارهای بهداشتی مانند ورزش و تغذیه هستند که باید در مدل های آموزشی تغییر رفتار و ارتقاء سلامت مد نظر قرار گیرند (33). هر چند برخی مطالعات نیز هر دو فاکتور خودکارآمدی و حمایت اجتماعی را در تبعیت از درمان و رفتارهای بهداشتی مؤثر می دانند (34). بحث و نتیجه گیری بین نمره کل درک از اهمیت رفتار تبعیت درمان و نمره کل مقیاس رفتارهای تبعیت از درمان ارتباط مستقیم معنی دار وجود داشت. نتیجه این که متغیرهای روانی– اجتماعی مورد مطالعه از طریق نقش واسطهای عامل درک از اهمیت رفتار بر رفتار پیامد مؤثرند (19). در پژوهشی دیگر نتایج از این قرار بود که تهدید خود پنداره، ارتباط معکوسی با تبعیت از رژیم غذایی و چالش خود پنداره ارتباط مستقیمی با تبعیت از رژیم غذایی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی داشته است (20). در مطالعه ای که با عنوان ارتباط بین خودکارآمدی و موانع درک شده با عملکرد خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بر روی 128 بیمار دیابتی انجام شد. بین خودکارآمدی با رفتارهای خود مراقبتی همبستگی مثبت و بین موانع درک شده با رفتار های خود مراقبتی همبستگی منفی معنی داری وجود داشت. میزان تحصیلات با خودکارآمدی و خودمراقبتی ارتباط معنادار مثبت داشت (21). مفاهیم میانجی خودکارآمدی و انتظارات پیامد، در پنج تئوری می توانند به تبعیت از رفتارهای منجر به ورزش و تمرین منتهی شوند. این پنج تئوری عبارتند از health belief model, protection motivation theory, theory of reasoned action, theory of planned behaviour, and social cognitive theory (29). در همین راستا، در مطالعه دیگری که با عنوان تأثیرات SCT بر رفتار فعالیت بدنی در بزرگسالان میانسال و سالمند انجام شده بود مشخص شد که خودکارآمدی فعالیت فیزیکی را به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق انتظارات پیامد تحت تأثیر قرار می دهد که این موضوع نشان می دهد که این متغیرها باید در مداخلات مربوط به تبعیت از رفتارهای ورزشی به عنوان هدف قرار گیرند (30). در مطالعه Anderson و همکاران، که به SCT را در تغذیه مورد بررسی قرار دادند مشخص شد که حمایت اجتماعی، خودکارآمدی، انتظارات پیامد و خودتنظیمی مهمترین مولفه های مؤثر بر رفتار تغذیه ای و اتخاذ یک رژیم غذایی مناسب بود (16). در این مطالعه مشخص شد که خودکارآمدی در مقایسه با سایر سازه ها پیش بینی کننده قوی برای رفتار است. در مطالعه ای که تأثیر مدل SCT را بر روی بیماران نجات یافته از سرطان اندومتر مورد ارزیابی قرار داده بود، مشخص شد که خودکارآمدی یک فاکتور مهم در تعیین رفتار ورزشی بود (31). اما مغایر با نتایج مطالعه حاضر در مطالعه ای مشخص شد که اگر چه خودکارآمدی عامل مهمی برای تبعیت از رژیم غذایی مناسب و فعالیت بدنی است، اما حمایت اجتماعی فاکتور مهم تری است که در مداخله در کاربران اینترنت می تواند در تبعیت از این رفتارها نقش داشته باشد (32). همچنین در مطالعه Middleton و همکاران، حمایت اجتماعی، آموزش مهارتها و مراقبت های پیشرفته از جمله مؤلفه های مؤثر بر تبعیت طولانی مدت در رفتارهای بهداشتی مانند ورزش و تغذیه هستند که باید در مدل های آموزشی تغییر رفتار و ارتقاء سلامت مد نظر قرار گیرند (33). هر چند برخی مطالعات نیز هر دو فاکتور خودکارآمدی و حمایت اجتماعی را در تبعیت از درمان و رفتارهای بهداشتی مؤثر می دانند (34).
خلاصه نتایج حاصله
بین نمره کل درک از اهمیت رفتار تبعیت درمان و نمره کل مقیاس رفتارهای تبعیت از درمان ارتباط مستقیم معنی دار وجود داشت. نتیجه این که متغیرهای روانی– اجتماعی مورد مطالعه از طریق نقش واسطهای عامل درک از اهمیت رفتار بر رفتار پیامد مؤثرند (19). در پژوهشی دیگر نتایج از این قرار بود که تهدید خود پنداره، ارتباط معکوسی با تبعیت از رژیم غذایی و چالش خود پنداره ارتباط مستقیمی با تبعیت از رژیم غذایی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی داشته است (20). در مطالعه ای که با عنوان ارتباط بین خودکارآمدی و موانع درک شده با عملکرد خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بر روی 128 بیمار دیابتی انجام شد. بین خودکارآمدی با رفتارهای خود مراقبتی همبستگی مثبت و بین موانع درک شده با رفتار های خود مراقبتی همبستگی منفی معنی داری وجود داشت. میزان تحصیلات با خودکارآمدی و خودمراقبتی ارتباط معنادار مثبت داشت (21). مفاهیم میانجی خودکارآمدی و انتظارات پیامد، در پنج تئوری می توانند به تبعیت از رفتارهای منجر به ورزش و تمرین منتهی شوند. این پنج تئوری عبارتند از health belief model, protection motivation theory, theory of reasoned action, theory of planned behaviour, and social cognitive theory (29). در همین راستا، در مطالعه دیگری که با عنوان تأثیرات SCT بر رفتار فعالیت بدنی در بزرگسالان میانسال و سالمند انجام شده بود مشخص شد که خودکارآمدی فعالیت فیزیکی را به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق انتظارات پیامد تحت تأثیر قرار می دهد که این موضوع نشان می دهد که این متغیرها باید در مداخلات مربوط به تبعیت از رفتارهای ورزشی به عنوان هدف قرار گیرند (30). در مطالعه Anderson و همکاران، که به SCT را در تغذیه مورد بررسی قرار دادند مشخص شد که حمایت اجتماعی، خودکارآمدی، انتظارات پیامد و خودتنظیمی مهمترین مولفه های مؤثر بر رفتار تغذیه ای و اتخاذ یک رژیم غذایی مناسب بود (16). در این مطالعه مشخص شد که خودکارآمدی در مقایسه با سایر سازه ها پیش بینی کننده قوی برای رفتار است. در مطالعه ای که تأثیر مدل SCT را بر روی بیماران نجات یافته از سرطان اندومتر مورد ارزیابی قرار داده بود، مشخص شد که خودکارآمدی یک فاکتور مهم در تعیین رفتار ورزشی بود (31). اما مغایر با نتایج مطالعه حاضر در مطالعه ای مشخص شد که اگر چه خودکارآمدی عامل مهمی برای تبعیت از رژیم غذایی مناسب و فعالیت بدنی است، اما حمایت اجتماعی فاکتور مهم تری است که در مداخله در کاربران اینترنت می تواند در تبعیت از این رفتارها نقش داشته باشد (32). همچنین در مطالعه Middleton و همکاران، حمایت اجتماعی، آموزش مهارتها و مراقبت های پیشرفته از جمله مؤلفه های مؤثر بر تبعیت طولانی مدت در رفتارهای بهداشتی مانند ورزش و تغذیه هستند که باید در مدل های آموزشی تغییر رفتار و ارتقاء سلامت مد نظر قرار گیرند (33). هر چند برخی مطالعات نیز هر دو فاکتور خودکارآمدی و حمایت اجتماعی را در تبعیت از درمان و رفتارهای بهداشتی مؤثر می دانند (34).