نام و نام خانوادگی | محل اشتغال فعلی | رشته و گرایش تحصیلی | آخرین مدرک تحصیلی | محل اخذ مدرک تحصیلی |
---|---|---|---|---|
رویا چوپانی | دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد | کودکان | دکتری تخصصی | دانشگاه علوم پزشکی اصفهان |
نوشین رستم پور | دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد | غدد کودکان | دکتری تخصصی | دانشگاه علوم پزشکی اصفهان |
علی احمدی | دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد | اپیدمیولوژی | دکتری تخصصی | دانشگاه علوم پزشکی تهران |
نسیم رحیمی | دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد | هوشبری | دکتری تخصصی | - |
نام و نام خانوادگی | محل اشتغال فعلی | رشته و گرایش تحصیلی | آخرین مدرک تحصیلی | محل اخذ مدرک تحصیلی |
---|
مقدمه و بیان مسئله یبوست از مسائل شایع در طب اطفال است و می تواند آثار جسمی و روانی سوء روی کودک و خانوادهی وی داشته باشد. همچنین یبوست میتواند زمینه ساز سایر مشکلات همچون عفونتهای ادراری و شبادراری، مشکلات مقعدی همچون شقاق مقعد و پرولاپس رکتوم ، کاهش وزن کودک و مشکلات اجتماعی روانی باشد. در اکثر موارد علت زمینهای برای ایجاد یبوست پیدا نمیشود و صرفا به صورت یک اختلال عملکردی ظاهر میشود. درمان های استاندارد به کار رفته بیشتر شامل ملینها هستند اما با وجود استفادهی گسترده از ملین درصد موفقیت این روش درمانی به نسبت پایین است. لذا لازم است از روشهای درمانی مکمل یا جایگزین استفاده کرد تا این درصد موفقیت را افزایش داد. در چند سال اخیر استفاده از مواد پروبیوتیکی که حاوی میکروارگانیسمهای زنده هستند به طور به عنوان درمان مکمل در بیماریهای مختلف از جمله مشکلات گوارشی رواج یافته است. پروبیوتیکها از طریق تعدیل فلور میکروبی روده بر سلامت دستگاه گوارش انسان موثرند. مطالعات بالینی زیادی در مورد اثر پروبیوتیکها در پیشگیری و درمان بیماریهای دستگاه گوارش تا به حال انجام گرفته و به علت مقبولیت گسترده آنها و فقدان عوارض جانبی کلی به طور فزایندهای گرایش به محصولات پروبیوتیک در حال افزایش است. ولی این مطالعات هنوز در ابتدای راه بوده و برای تعیین کارایی، دوز موثر، مدت زمان لازم برای اثرگذاری و مکانیسم عمل گونهها و سویههای مختلف پروبیوتیکها، نیاز به مطالعات بیشتری می باشد. لذا درجهت تعیین درمان موثرتر برای این بیماری شایع و مهم درتحقیق حاضراثر تجویز همزمان پروبیوتیک و پلی اتیلن گلیکول بر درمان یبوست مزمن عملکردی درکودکان مورد بررسی و مقایسه قرارگرفت . روش اجرا این مطالعه، یک مطالعهی کارآزمایی بالینی است که در کودکان مبتلا به یبوست عملکردی مزمن مراجعه کننده به کلینیک امام علی شهرکرد انجام شد. در ابتدا توضیحات لازم در خصوص نحوهی اجرای طرح به والدین ارائه شد و سپس فرم رضایت نامهی آگاهانه توسط ولی قانونی کودک تکمیل و امضا گردید. مشخصات شخصی کودکان شرکت کننده در طرح محرمانه بود. پس از تصویب طرح در معاونت محترم پژوهشی تعداد 150 بیمار مبتلا به یبوست مزمن عملکردی بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شده و به صورت تصادفی به 2 گروه 75 نفری تقسیم شدند. (معیار ورود: ابتلا به یبوست مزمن عملکردی، سن 2 تا 15 سال، عدم ابتلا به بیماری های روده ی بزرگ و کوچک، عدم حساسیت به پلی اتیلن گلیکول، عدم وجود انسداد روده، عدم وجود نارسایی کلیه و یا قلب و معیار خروج: ایجاد اسهال به دنبال مصرف دارو و ایجاد واکنش های حساسیتی ناخواسته به دنبال مصرف دارو). هر گروه به دو زیرگروه 2 تا 7 سال و 7 تا 15 سال تقسیم شدند. همچنین هر دو گروه از نظر سن و جنس و مدت ابتلای بیماران یکسان سازی شدند. گروه اول (A) روزانه 1 گرم بر کیلوگرم وزن بدن پودر پلی اتیلن گلیکول محلول در آب مصرف کردند و گروه دوم (B) روزانه یک ساشه پودر پروبیوتیک کیدی لاکت و 1 گرم بر کیلوگرم وزن بدن پودر پلی اتیلن گلیکول محلول در آب مصرف می کردند. به هر دو گروه بیماران توصیه های غذایی یکسان داده شد. ( توصیه به مصرف کمتر مواد غذایی پرچرب و لبنیات و توصیه به مصرف بیشتر میوه جات و سبزیجات و غذاهای پرفیبر و سبوس دار.) همچنین به والدین آموزشهای لازم در زمینهی استفاده از توالت و تشویق کودکان به توالت رفتن داده شد و توصیه شد به صورت مرتب ورزش و بعد از هر وعده ی غذایی از توالت استفاده کنند. در هفته های 0، 1 و 2 پرسشنامه های تهیه شده توسط والدین بیماران تکمیل شده و داده ها توسط روش های آماری آنالیز شدند. 3-10- روش تجزیه و تحلیل داده¬ها اطلاعات بر اساس چک لیست تهیه شده از بیماران اخذ گردید ( فرم ها بدون نام و به صورت کد گذاری شده پر شده و پزشک معالج شاهد این پروسه نبود ). سپس اطلاعات وارد نرم افزار SPSS شدند. آنالیز دادهها به وسیله ی آمار توصیفی( شامل فراوانی و درصد و میانگین و انحراف معیار) و آمار تحلیلی ( شامل آزمون کای دو) انجام شد. سطح معناداری 0.05 در نظر گرفته شد. یافته ها این مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی انجام شد و در آن تعداد 150 کودک مبتلا به یبوست عملکردی مزمن مراجعه کننده به کلینیک امام علی شهرکرد مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران براساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شده و به صورت تصادفی به 2 گروه 75 نفری تقسیم شدند. گروه اول(A) روزانه 1 گرم بر کیلوگرم وزن بدن پودر پلیاتیلن گلیکول(PEG) و گروه دوم(B) روزانه یک ساشه پودر پروبیوتیک کیدیلاکت و 1 گرم بر کیلوگرم وزن بدن PEG محلول در آب مصرف کردند. در هفتههای 0، 1 و 2 پرسشنامههای تهیه شده، توسط والدین تکمیل و دادههای به دست آمده آنالیز آماری شدند که نتایج آن از قرار زیر است: تغییرات تعداد دفعات دفع در هفته در گروههای تحت درمان در ویزیت هفته اول پس از شروع درمان در جدول 4-1 قابل مشاهده است. همان طور که میبینیم در ویزیت هفته اول افزایش دفعات دفع در گروه A در 58 نفر معادل 77 درصد افراد گروه و در گروه B در 54 نفر معادل 72 درصد افراد گروه به وجود آمده است و در مقایسه گروه A و گروهB در این مورد با انجام آزمون کای دو مشخص شد تفاوت معنیداری بین افزایش تعداد دفعات دفع در هفته بین دو گروه مورد مطالعه وجود ندارد(p-value>0/05 وx_((2))^2=4/543). این مقایسه در مورد هفته دوم پس از شروع درمان نیز با استفاده از آزمون کای دو انجام شد که باز هم تعداد دفعات دفع در هفته بین دو گروه از تفاوت آماری معنیداری برخوردار نبود(p-value>0/05 وx_((2))^2=0/150) تغییرات تعداد دفعات دفع در هفته در گروههای تحت درمان در ویزیت هفته دوم پس از شروع درمان نیز در جدول 4-2 قابل مشاهده است. تغییرات قوام مدفوع در ویزیت هفته اول پس از شروع درمان در جدول 4-3 قابل مشاهده است. در مقایسه گروه A و گروهB در تغییرات قوام مدفوع در هفته اول پس از شروع درمان که با انجام آزمون کای دو انجام شد، مشخص شد تفاوت معنیداری بین قوام مدفوع بین دو گروه مورد مطالعه وجود ندارد(p-value>0/05 وx_((1))^2=0/528) این مقایسه در مورد هفته دوم پس از شروع درمان نیز با استفاده از آزمون کای دو انجام شد که باز هم قوام مدفوع بین دو گروه از تفاوت آماری معنیداری برخوردار نبود(p-value>0/05 وx_((2))^2=1/262) تغییرات قوام مدفوع در گروههای تحت درمان در ویزیت هفته دوم پس از شروع درمان نیز در جدول 4-4 قابل مشاهده است. نتایج حاصل از پرسشنامههای تکمیل شده در مورد تعداد دفعات دفع دردناک در هفته نشان میدهد که در هفته اول شروع درمان این متغیر در 56 نفر از گروهA و 55 نفر از گروه B افزایش و در 19 نفر در هر دو گروه ثابت بوده است که این یافتهها در جدول 4-5 نیز قابل مشاهده هستند. در بررسی آماری انجام شده در یافتههای مذکور تفاوت آماری چشمگیری به دست نیامد(p-value>0/05 وx_((2))^2=1.009). طبق اطلاعات به دست آمده در هفته دوم درمان تعداد دفعات دفع دردناک در اکثر افراد ثابت بود(جدول 4-6) و مقایسه آماری نیز تفاوت معنیداری را نشان نداد(p-value>0/05 وx_((2))^2=1/143). تعداد دفعات درد شکم در ویزیت اول و در گروه A در 46 مورد افزایش و در 27 مورد ثابت بود این تعداد در گروه B در 37 نفر افزایش و 34 نفر ثابت بود(جدول 4-7). مقایسه آماری به روش کای دو نیز تفاوت آماری معنیداری را بین دو گروه نشان نداد(p-value>0/05 وx_((2))^2=2/446). در ویزیت دوم پس از دو هفته از شروع درمان تعداد دفعات درد شکم در بیشتر بیماران ثابت بود(جدول 4-8) و مقایسه آماری نیز تفاوت معنیداری بین دو گروه را مشخص نکرد(p-value>0/05 وx_((2))^2=1/171). تعداد بیاختیاری مدفوع در ویزیت اول در گروه A در 56 مورد ثابت و در 17 مورد کاهش داشت و در گروهB نیز 60 مورد ثابت و 14 مورد کاهش داشتیم(جدول 4-9). این مورد در ویزیت دوم در بیشتر افراد ثابت بود و در گروه A 5 نفر و در گروه B یک نفر افزایش بی اختیاری داشتند(جدول4-10). در مطالعه حاضر برای متغیر تعداد بیاختیاری مدفوع نیز در بین دو گروه چه در هفته اول(p-value>0/05 وx_((2))^2=0/762. و چه در هفته دوم (p-value>0/05 وx_((1))^2=2/778). تفاوت معناداری وجود نداشت. بحث و نتیجه گیری این مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی انجام شد و در آن تعداد 150 کودک مبتلا به یبوست عملکردی مزمن مراجعه کننده به کلینیک امام علی شهرکرد مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران براساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شده و به صورت تصادفی به 2 گروه 75 نفری تقسیم شدند. گروه اول(A) روزانه 1 گرم بر کیلوگرم وزن بدن پودر پلیاتیلن گلیکول(PEG) و گروه دوم(B) روزانه یک ساشه پودر پروبیوتیک کیدیلاکت و 1 گرم بر کیلوگرم وزن بدن PEG محلول در آب مصرف کردند.در هفتههای 0، 1 و 2 پرسشنامههای تهیه شده، توسط والدین تکمیل و دادههای به دست آمده آنالیز آماری شدند و نتایج نشان داد که بین گروه A و B در هیچ یک از متغیرهای تعداد دفعات دفع مدفوع، قوام مدفوع، تعداد دفعات دفع دردناک، تعداد دفعات درد شکم و تعداد دفعات بیاختیاری مدفوع تفاوت آماری معنی داری وجود ندارد و در فاکتورهای مورد بررسی در این پزوهش تفاوت عمدهای با مصرف مواد پروبیوتیک به وجود نمیآید. به نظر میرسد که مواد پروبیوتیک که دارای عناصر میکروبی زنده هستند به روش رقابت با باکتریهای پاتوژن زمینهساز کاهش مشکلات گوارشی هستند. باکتریهای موجود در این مواد با تولید اسیدهای چرب کوتاه زنجیر، اسید لاکتیک و استیک اسید باعث کاهش pH کولون و تغییر در فلور آن میشوند که خود باعث تأثیر بر حرکات پریستالتیسم روده کوچک میشود.(32, 33) مطالعه ما نشان داد که تفاوت آماری معناداری با مصرف مواد پروبیوتیک در علائم بیماری کودکان مبتلا به یبوست مزمن به وجود نمیآید از طرفی در نتایج بالینی دیگر، تفاوتها به طور کلی به نفع پروبیوتیکها بوده است(34). در بررسیهای سیستماتیک انجام شده در مورد اثرات درمان ملین و رژیم غذایی در مدیریت یبوست مزمن در دوران کودکی، مطالعاتی که به بررسی اثر پروبیوتیکها پرداختند گاهی نتایج همسو با مطالعه ما داشتند(34-37). از این جهت انجام مطالعات بیشتر در این زمینه مطلوب به نظر میرسد. مطالعه ما نشان داد که مواد پروبیوتیک تأثیر عمدهای در بهبود تعداد دفعات دفع، بیاختیاری مدفوع و درد شکم ندارد و این موضوع تفاوت عمدهای با مطالعات انجام شده در مورد بزرگسالان دارد و این مورد بر این فرضیه تأکید دارد که یبوست در کودکان به طور قابل ملاحظهای با یبوست در بزرگسالان متفاوت است که این تفاوت در شیوع، بروز، علت، علائم، درمان و پیشآگهی به خوبی مشهود است(34, 38). در مطالعات نشان داده شده که اصلاح رفتار با آموزش توالت و تشویق مثبت والدین در ثأثیر داروهای مصرفی اثرگذار است(38-40). با توجه به مراجعه بیشتر به پزشک در شرکتکنندگان این پژوهش در این مورد ممکن است باعث تأثیر روی کودکان و والدین شده باشد. از این رو توجه به این مسائل در مطالعات آینده لازم به نظر میرسد. در بیشتر مطالعات، مصرف مواد پروبیوتیک فرکانس دفع مدفوع را بهبود داده است که میتواند به دلیل تغییر در فلور روده باشد، مطالعاتی نیز در این زمینه انجام شده است که میکروفلور روده را ارزیابی کردهاند(41). اگر چه اختلاف در بهبود علائم مختلف میتواند به دلیل رژیمهای متفاوت مورد استفاده بیماران باشد، مخلوطی از پربیوتیکها و پروبیوتیکها و باکتریهای مختلف نیز میتواند این تفاوتها را توضیح دهد(42). از طرف دیگر زمان بررسی و ارزشیابی وضعیت بیماران در برخی مطالعات فواصل طولانیتری پس از درمان بوده و پاسخ درمانی به دست آمده مطلوب بوده است(33, 43) مطالعه ما از این جهت که مداخله و ارزیابی در مورد رژیم غذایی بیماران نداشت و همچنین برای ارزیابی مدت زمان بیشتری در اختیار نداشتیم دارای محدودیت است. از این رو مطالعات طولانیتر برای بررسی این مسائل ضروری است. با این وجود، اثربخشی ترکیبات پروبیوتیک در کاهش علائم یبوست مزمن کودکان که با پیامدهای نامطلوب بالینی مرتبط است، نتایج قابل توجهی را نشان نداد که از این جهت حائز اهمیت است. با ارزیابی میکروفلور روده در بیماران مصرفکننده مواد پروبیتیک و انجام مطالعات طولانی و دقیقتر ممکن است یک روش درمان جدید برای کنترل علائم یبوست مزمن کودکان فراهم شود. استفاده از استراتژیهای درمان که شامل مواد پروبیتیک است، ممکن است به دستیابی به دستورالعملهای دقیقتر درمانی کمک کند و به درمانی که در حال حاضر برای مدیریت یبوست مزمن کودکان توصیه میشود، اضافه شود(44). 5-2 نتیجهگیری نتایج ما نشان میدهد که استفاده از کیدیلاکت تأثیری در بهبود علائم کودکان مبتلا به یبوست مزمن ندارد.
افته ها این مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی انجام شد و در آن تعداد 150 کودک مبتلا به یبوست عملکردی مزمن مراجعه کننده به کلینیک امام علی شهرکرد مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران براساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شده و به صورت تصادفی به 2 گروه 75 نفری تقسیم شدند. گروه اول(A) روزانه 1 گرم بر کیلوگرم وزن بدن پودر پلیاتیلن گلیکول(PEG) و گروه دوم(B) روزانه یک ساشه پودر پروبیوتیک کیدیلاکت و 1 گرم بر کیلوگرم وزن بدن PEG محلول در آب مصرف کردند. در هفتههای 0، 1 و 2 پرسشنامههای تهیه شده، توسط والدین تکمیل و دادههای به دست آمده آنالیز آماری شدند که نتایج آن از قرار زیر است: تغییرات تعداد دفعات دفع در هفته در گروههای تحت درمان در ویزیت هفته اول پس از شروع درمان در جدول 4-1 قابل مشاهده است. همان طور که میبینیم در ویزیت هفته اول افزایش دفعات دفع در گروه A در 58 نفر معادل 77 درصد افراد گروه و در گروه B در 54 نفر معادل 72 درصد افراد گروه به وجود آمده است و در مقایسه گروه A و گروهB در این مورد با انجام آزمون کای دو مشخص شد تفاوت معنیداری بین افزایش تعداد دفعات دفع در هفته بین دو گروه مورد مطالعه وجود ندارد(p-value>0/05 وx_((2))^2=4/543). این مقایسه در مورد هفته دوم پس از شروع درمان نیز با استفاده از آزمون کای دو انجام شد که باز هم تعداد دفعات دفع در هفته بین دو گروه از تفاوت آماری معنیداری برخوردار نبود(p-value>0/05 وx_((2))^2=0/150) تغییرات تعداد دفعات دفع در هفته در گروههای تحت درمان در ویزیت هفته دوم پس از شروع درمان نیز در جدول 4-2 قابل مشاهده است. تغییرات قوام مدفوع در ویزیت هفته اول پس از شروع درمان در جدول 4-3 قابل مشاهده است. در مقایسه گروه A و گروهB در تغییرات قوام مدفوع در هفته اول پس از شروع درمان که با انجام آزمون کای دو انجام شد، مشخص شد تفاوت معنیداری بین قوام مدفوع بین دو گروه مورد مطالعه وجود ندارد(p-value>0/05 وx_((1))^2=0/528) این مقایسه در مورد هفته دوم پس از شروع درمان نیز با استفاده از آزمون کای دو انجام شد که باز هم قوام مدفوع بین دو گروه از تفاوت آماری معنیداری برخوردار نبود(p-value>0/05 وx_((2))^2=1/262) تغییرات قوام مدفوع در گروههای تحت درمان در ویزیت هفته دوم پس از شروع درمان نیز در جدول 4-4 قابل مشاهده است. نتایج حاصل از پرسشنامههای تکمیل شده در مورد تعداد دفعات دفع دردناک در هفته نشان میدهد که در هفته اول شروع درمان این متغیر در 56 نفر از گروهA و 55 نفر از گروه B افزایش و در 19 نفر در هر دو گروه ثابت بوده است که این یافتهها در جدول 4-5 نیز قابل مشاهده هستند. در بررسی آماری انجام شده در یافتههای مذکور تفاوت آماری چشمگیری به دست نیامد(p-value>0/05 وx_((2))^2=1.009). طبق اطلاعات به دست آمده در هفته دوم درمان تعداد دفعات دفع دردناک در اکثر افراد ثابت بود(جدول 4-6) و مقایسه آماری نیز تفاوت معنیداری را نشان نداد(p-value>0/05 وx_((2))^2=1/143). تعداد دفعات درد شکم در ویزیت اول و در گروه A در 46 مورد افزایش و در 27 مورد ثابت بود این تعداد در گروه B در 37 نفر افزایش و 34 نفر ثابت بود(جدول 4-7). مقایسه آماری به روش کای دو نیز تفاوت آماری معنیداری را بین دو گروه نشان نداد(p-value>0/05 وx_((2))^2=2/446). در ویزیت دوم پس از دو هفته از شروع درمان تعداد دفعات درد شکم در بیشتر بیماران ثابت بود(جدول 4-8) و مقایسه آماری نیز تفاوت معنیداری بین دو گروه را مشخص نکرد(p-value>0/05 وx_((2))^2=1/171). تعداد بیاختیاری مدفوع در ویزیت اول در گروه A در 56 مورد ثابت و در 17 مورد کاهش داشت و در گروهB نیز 60 مورد ثابت و 14 مورد کاهش داشتیم(جدول 4-9). این مورد در ویزیت دوم در بیشتر افراد ثابت بود و در گروه A 5 نفر و در گروه B یک نفر افزایش بی اختیاری داشتند(جدول4-10). در مطالعه حاضر برای متغیر تعداد بیاختیاری مدفوع نیز در بین دو گروه چه در هفته اول(p-value>0/05 وx_((2))^2=0/762. و چه در هفته دوم (p-value>0/05 وx_((1))^2=2/778). تفاوت معناداری وجود نداشت.
فایل |
---|