عنوان پژوهش: بررسی شیوع اختلال خوردن و عوامل موثر بر آن در دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد (سال97- 1396)
دستگاه اجرایی کارفرما: دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی
تاریخ اجرای پژوهش: 1396/12/20
مکان اجرای پژوهش: دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد

پژوهشگر

نام و نام خانوادگی محل اشتغال فعلی رشته و گرایش تحصیلی آخرین مدرک تحصیلی محل اخذ مدرک تحصیلی
مهسا علی بابا ئی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بهداشت عمومی کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
سمیه محمدی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد - - دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
مرضیه طاهری دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بهداشت کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
شیدا گودرزی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بهداشت کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
مسعود لطفی زاده دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بهداشت دکتری تخصصی دانشگاه علوم پزشکی تهران

همکاران پژوهشگر

نام و نام خانوادگی محل اشتغال فعلی رشته و گرایش تحصیلی آخرین مدرک تحصیلی محل اخذ مدرک تحصیلی

چکیده پژوهش

اختلالات خوردن، به تغذیه ناکافی و رفتار های فیزیکی همراه با احساسات شدید اطلاق می شود که بر سلامت جسم و روان انسان تأثیر می گذارد. این اختلال روانی در سال های اخیر در بین افراد مخصوصاً دختران جوان به چشم می خورد که ویژگی مبتلایان به آن، تغییر الگوی غذا خوردن و ترس از تصویر بدنی است. مطالعه درباره اختلال خوردن به دلیل داشتن بیشترین میزان تلفات از اهمیت زیادی برخوردار است. اختلال خوردن به عنوان سومین دلیل بیماری در جوانان، پس از آسم و چاقی به شمار می رود. از آنجا که در ایران نیز 6/9 درصد دختران به این اختلال مبتلا هستند، مطالعه حاضر بر روی دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام گرفت .نمایه توده بدن 1/13 درصد دانشجویان (46 نفر) در گروه لاغر، 4/72 درصد (254 نفر) در گروه داری وزن طبیعی، 1/11 درصد (39 نفر) در گروه داری اضافه وزن و 4/3 درصدآنها (4 نفر) در گروه چاق قرار گرفتند. میانگین نمره اختلال غذا خوردن دانشجویان مورد مطالعه70/8 ± 19/10 بود. مینیمم نمره کسب شده توسط آن ها صفر و ماکسیمم نمره آنها 52 بوده است. با توجه به نتایج و نحوه ی پاسخ گویی به سؤالات پرسشنامه 4/13 درصد دانشجویان در معرض اختلال خوردن بودند، در حالی که 6/86 درصد در معرض این اختلال نبودند، همچنین 1/5 درصد (18نفر) از دانشجویان مبتلا به بی اشتهایی عصبی بودند در حالی که 9/94 درصد (333 نفر) از اعضای نمونه این اختلال را نداشتند و هیچ یک از دانشجویان مورد مطالعه اظهار پرخوری عصبی ننموده اند. نتایج آزمون کای اسکوئر بیانگر آن است که رابطه ی معناداری بین BMIسطح بندی شده و وجود یا عدم وجود اختلال غذا خوردن وجود ندارد. همچنین بین BMI سطح بندی شده و بی اشتهایی عصبی نیز رابطه معناداری وجود ندارد. از بین متغییر های مود مطالعه فقط بین مبتلا بودن به بیماری و اختلال غذا خوردن رابطه معنا دار مشاهده شد. با توجه به مشاهده ارتباط بین ابتلا به برخی بیماری ها و اختلال غذا خوردن بهتر است مسئولان از طریق اتخاذ تدابیر و ارائه آموزش های لازم سطح آگاهی افراد جامعه از این بیماری و علائم آن را افزایش دهند تا با کمک آن بتوانند بیماری های زمینه ای را که به اختلال خوردن منجر می شود شناسایی و درمان نمایند. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند نقش مهمی در ارتقا سلامت دختران و پیشگیری از شیوع اختلال خوردن و عوارض ناشی از آن داشته باشد و در نتیجه هزینه های سنگین درمان از دوش مسئولین بهداشتی برداشته می شود.

خلاصه نتایج حاصله

مطالعه حاضر بر روی دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام گرفت .نمایه توده بدن 1/13 درصد دانشجویان (46 نفر) در گروه لاغر، 4/72 درصد (254 نفر) در گروه داری وزن طبیعی، 1/11 درصد (39 نفر) در گروه داری اضافه وزن و 4/3 درصدآنها (4 نفر) در گروه چاق قرار گرفتند. میانگین نمره اختلال غذا خوردن دانشجویان مورد مطالعه70/8 ± 19/10 بود. مینیمم نمره کسب شده توسط آن ها صفر و ماکسیمم نمره آنها 52 بوده است. با توجه به نتایج و نحوه ی پاسخ گویی به سؤالات پرسشنامه 4/13 درصد دانشجویان در معرض اختلال خوردن بودند، در حالی که 6/86 درصد در معرض این اختلال نبودند، همچنین 1/5 درصد (18نفر) از دانشجویان مبتلا به بی اشتهایی عصبی بودند در حالی که 9/94 درصد (333 نفر) از اعضای نمونه این اختلال را نداشتند و هیچ یک از دانشجویان مورد مطالعه اظهار پرخوری عصبی ننموده اند. نتایج آزمون کای اسکوئر بیانگر آن است که رابطه ی معناداری بین BMIسطح بندی شده و وجود یا عدم وجود اختلال غذا خوردن وجود ندارد. همچنین بین BMI سطح بندی شده و بی اشتهایی عصبی نیز رابطه معناداری وجود ندارد. از بین متغییر های مود مطالعه فقط بین مبتلا بودن به بیماری و اختلال غذا خوردن رابطه معنا دار مشاهده شد.


فایل های پژوهش
فایل

Back to Top