پژوهشگر

همکاران پژوهشگر

چکیده پژوهش

امروزه بيماري کبد چرب غير الکلي (NAFLD) از جمله شايع ترين علل بيماري مزمن کبدي در کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه به شمار مي رود، به طوري که بر اساس آمار سازمان بهداشت جهاني اين بيماري به يکي از مهم ترين معضلات اصلي در زمينه بهداشت و سلامت کشورها تبديل شده است. در مطالعه حاضر سعي شده است با استفاده از تکنيک هاي آماري دقيق و مناسب ضمن تعيين ميزان شيوع کبد چرب غير الکلي در مطالعه کوهورت شهرکرد، عوامل خطر موثر بر آن نيزتعيين شود. چرا که اولين گام در برنامه ريزي هاي سلامت و اولويت بندي مشکلات شايع سلامت در مناطق مختلف، شناسايي وضعيت اپيدميولوژيک بيماري‌ها ميباشد. اميد است اين مطالعه همچنين زمينه اي فراهم آورد تا مطالعات گسترده تر آماري و اپيدميولوژيک در اين زمينه در استان و همچنين مطالعه کوهورت شهرکرد انجام گيرد.

خلاصه نتایج حاصله

نتايج اين مطالعه نشان داد NAFLD و METS به ترتيب 47/16% و 74/32% ميباشد. بر طبق برآورد log-binomial model وضعيت اجتماعي- اقتصادي، فشارخون، ديابت و فعاليت فيزيکي ارتباط معناداري با NAFLD داشتند. در افراد با وضعيت اجتماعي اقتصادي کم/متوسط، احتمال داشتن NAFLD نسبت به افراد با وضعيت اجتماعي-اقتصادي بالا کمتر بود. مبتلايان به ديابت نوع 2 ، 34/1 برابر خطر بيشتر براي ابتلا به NAFLD را داشتند. خطر داشتن NAFLD در افراد با فشارخون بالا به طور معني داري بالاتر بود. در افراد با فعاليت فيزيکي خيلي کم، کم و متوسط خطر داشتن NAFLD به ترتيب 46/1 ، 38/1 و26/1 برابر بيشتر از افراد با فعاليت فيزيکي بالا بود که حاکي از تاثير مفيد فعاليت فيزيکي در کاهش خطر ابتلا به اين بيماري ميباشد. با توجه به ميزان شيوع بيماري کبد چرب و با توجه به اينکه اين بيماري به صورت خاموش در حال افزايش است و عوارض و هزينه هاي جبران ناپذيري بر سلامت افراد سيستم هاي بهداشتي درماني تحميل ميکند، لازم است مورد توجه برنامه ريزان سلامت قرار گيرد.

فایل های پژوهش