عنوان پژوهش: ارائه راهکارهای توسعه کیفیت زندگی و پیشگیری از فراموشی سالمندان استان چهارمحال و بختیاری براساس تمرینات ورزشی ترکیبی
دستگاه اجرایی کارفرما: اداره کل ورزش و جوانان
تاریخ اجرای پژوهش: 1396/03/01
مکان اجرای پژوهش: استان چهار محال و بختیاری

پژوهشگر

نام و نام خانوادگی محل اشتغال فعلی رشته و گرایش تحصیلی آخرین مدرک تحصیلی محل اخذ مدرک تحصیلی
خسرو جلالی دهکردی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان تربیت بدنی و علوم ورزشی دکترا دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران

همکاران پژوهشگر

نام و نام خانوادگی محل اشتغال فعلی رشته و گرایش تحصیلی آخرین مدرک تحصیلی محل اخذ مدرک تحصیلی

چکیده پژوهش

هدف از پژوهش حاضر ارائه راهکارهای توسعه کیفیت زندگی و پیشگیری ار فراموشی سالمندان استان چهارمحال و بختیاری براساس تمرینات ورزشی ترکیبی بود. بدین منظور 20 مرد به صورت هدفمند و دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین تجربی (10 n=)، و کنترل (10n=) تقسیم شدند. ابتدا وزن، قد و شاخص توده بدنی آزمودنی ها اندازه¬گیری شد. سپس از کلیه آزمودنی¬ها نمونه خونی گرفته شد. پس از 24 ساعت، برنامه تمرینی ترکیبی (قدرتی-هوازی) به مدت 8 هفته برای گروه تجربی اجرا گردید. برنامه تمرین ترکیبی شامل کار با وزنه با شدت 65 درصد یک تکرار بیشینه و برنامه تمرین هوازی با شدت 65 درصد ضربان قلب هدف آزمودنی، اجرا گردید. در این مدت گروه کنترل هیچ برنامة تمرینی خاصی اجرا نکردند. 24 ساعت بعد از اتمام برنامه تمرینی از هر دو گروه تجربی و کنترل در شرایط مشابه نمونه خونی و شاخص¬های تن¬سنجی اندازه¬گیری شد. از نمونه خونی جهت اندازه¬گیری میزان BDNF آزمودنی¬ها استفاده شد.ابعاد مختلف وضعیت سلامتی نمونه با استفاده از نسخه ترجمه شده پرسنامه استاندارد کیفیت رندگی مرتبط با سلامت(SF-36) اندازه گیری و وضعیت کیفیت زندگی محاسبه شد. برای بررسی تغییرات از پیش¬آزمون تا پس¬آزمون از t همبسته در هر گروه و برای مقایسه بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. سطح معناداری05/0P≤ در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، انجام هشت هفته برنامه تمرینی ترکیبی باعث افزایش BDNF در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل شد (05/0≥P). همچنین کیفیت زندگی در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بهبود یافت (05/0≥P). در مجموع یافته¬های پژوهش حاضر نشان داد که 8 هفته فعالیت ورزشی ترکیبی با شدت 65 درصد ضربان قلب هدف و کار با وزنه با شدت 65 درصد یک تکرار بیشینه می¬تواند سطح BDNF و برخی از ابعاد کیفیت زندگی زنان 55 تا 65 ساله را افزایش دهد.

خلاصه نتایج حاصله

فرضیه اول نتایج پژوهش حاضر نشان داد مقادیر درون گروهی وبین گروهی BDNF در گروه ترکیبی از لحاظ آماری معناداربود(05/0≥P). یافته های پژوهش حاضر با یافته های با نتایج پژوهش گومز و همکاران ، (2008) فریس و همکاران ، (2007)، تانگ و همکاران ، (2008) هم خوانی دارد. از طرف دیگر با نتایج پژوهش های نوفوجی (2008) و کوریا (2009) همسو نمی باشد. شاید این عدم همخوانی، در اجرای برنامه تمرینی و طول مدت زمان آن، جنس آزمودنی ها، سازگاریهای فیزیولوژیکی در تمرینات طولانی مدت، بوده است.نتایج تحقیقات فریس و همکاران( 2007) 10 دقیقه تمرین متوسط یا ورزش 20 درصد زیر آستانه هوازی غلظت سرم BDNF را تغییر نمی دهد. در حالی که تست رمپ تا خستگی 15 تا 30 دقیقه تمرین متوسط یا تمرین 10 درصد بالای آستانه هوازی موجب افزایش غلظت های BDNF سرم می شود و همچنین BDNF هفته تمرین استقامتی ، غلظت (BDNF) پلاسما را در مردان جوان سالم را افزایش می دهد آندرس و همکاران(2008)، گزارش کردند که دوره های کوتاه مدت با شدت متوسط (10 دقیقه ای) موجب افزایش ناپایداری در سطوح BDNF سرم یک آزمون پیشرونده تا واماندگی در آزمودنی های انسانی می شود. بر خلاف نتایج تحقیق حاضر نوفوجی و همکاران (2008) پیشنهاد کردند که فعالیت بدنی موجب کاهش سطوح BDNF سرم می شود و احتمالا رابطه معکوس بین غلظت BDNF سرم و فعالیت روزانه وجود دارد. BDNF به عنوان دومین فاکتور نروتروفیک شناخته شده است که در بافت هاي مختلفی خصوصاً در مغز تولید می شود و با توجه به عبور دو طرفه آن از سد خونی- مغزي، سطوح آن در گردش خون می تواند بازتابی از مقادیر تولید شده آن در مغز باشد؛ همچنین با توجه به اینکه این فاکتور توسط پلاکت ها نیز تولید می شود سطح پلاسمایی آن می تواند مقادیر ذخیره شده آن را در پلاکت ها نیز منعکس کند(براری و همکاران ،1394). سطح سرمی این فاکتور مورد اندازه گیري قرار گرفت تا بدین طریق مقادیر تولید شده آن در دستگاه عصبی و عضلات مورد بررسی قرار گیرد. برخی از تحقیقات گذشته نشان داده اند که تمرینات ورزشی منظم می تواند باعث افزایش بیان بافتی و سطوح BDNF در گردش خون شود. شدت فعالیت هاي ورزشی براي تأثیرگذاري بر تغییرات BDNF یک عامل مهم هست به گونه اي که نشان داده شده است تمرینات ورزشی با شدت پایین نمی تواند تغییر معنی داري در این فاکتور ایجاد کند؛ اما فعالیت ورزشی با شدت متوسط باعث افزایش سطوح BDNF گردش خون می شود.(مهدی پور،1393). در تحقیق حاضر همسو با برخی از تحقیقات گذشته افزایش سطوح BDNF سرمی به دنبال تمرینات استقامتی و مقاومتی مشاهده شد که می تواند نشان دهنده شدت مناسب پروتکل هاي ورزشی براي تأثیرگذاري بر این فاکتور باشد. این یافته با نتایج تحقیق زولاد و همکاران 2008 و و یارو همکاران 2010همسو می باشد . زولاد و همکاران(2008) همکارانش اثر پنج هفته فعالیت ورزشی استقامتی را بر غلظت BDNF پلاسما در مردان جوان سالم فعال بررسی کردند و مشاهده نمودند که پس از دوره ي تمرینی BDNF پلاسما در حالت استراحت به طور معنی داري بیشتر از مقادیر آن قبل از تمرین بود یارو همکاران(2010)، در پژوهشی نشان دادند که تمرین مقاومتی باعث افزایش BDNF گردش خون در دانشجویان پسر سالم می شود علی رغم افزایش سطوح BDNF در گروه هاي تمرین استقامتی و مقاومتی، تفاوت معنی داري بین گروه هاي تمرینی مشاهده نشد؛ اما بین دو گروه تمرینی استقامتی و مقاومتی تفاوت معنی داري وجود داشت. تحقیقات مختلف نشان داد که فعالیت بدنی منظم باعث افزایش سطوح فاکتورهاي نروتروفیک می شود که این تغییرات ممکن است در بهبود یادگیري و حافظه نقش داشته باشد . شفرت و همکاران (2010) مشاهده نمودند که تمرین استقامتی باعث افزایش BDNF در حالت استراحت شد و عنوان کردند که افزایش BDNF در هیپوکامپوس و افزایش رها شدن آن در مغز انسان نشانگر این امر است که تمرینات استقامتی باعث سلامت مغز می شوند اخیراً گزارش شده است که BDNF فعالیت ورزشی مقاومتی ممکن است با افزایش بیان این فاکتور در عضلات فعال نیز بر دستگاه عصبی مرکزي تأثیرگذار باشد. فعالیت ورزشی می تواند عملکرد نورونها در دستگاه عصبی مرکزي و محیطی را بهبود بخشد و از استحاله ي آن ها که پاسخ به افزایش سن یا بیماريهاي دستگاه عصبی است، جلوگیري کند این تأثیرات فعالیت ورزشی بر دستگاه عصبی مرکزي ممکن است به علت تغییرات بیان و سطوح فاکتورهاي نوروتروفیک باشد .(فلای و همکاران،2014). وارقس (2013)،بیان نمود که بررسی علمی عصبی شواهدي مطمئن ارائه داده است که ورزش سبب تحریک تولید بیشتر BDNF می شود که باعث ایجاد دریافت کننده ها و اعصاب بیشتري در مغز می گردد و از این طریق سبب یادگیري بیشتر و تأثیرگذاري بیشتر حافظه میگردد.جوکینت و همکاران (2010)، تأثیر 10 هفته فعالیت ورزشی مقاومتی فزاینده را بر سطوح سرمی BDNF IGF- و بررسی کردند. این محققین اعلام کردند که تفاوت معنی داري IGF-1 و BDNF در در طول دوره ي تمرینی بین گروه کنترل و تجربی مشاهده نشد این تفاوت در نتایج ممکن است به عوامل مختلفی از جمله شدت فعالیت ورزشی وابسته باشد به گونه اي که نشان داده شده است که شدت فعالیت هاي ورزشی یک عامل مهم در تغییرت این فاکتور می باشد. سطوح BDNF سرم ارتباط مستقیم با سطوح مغزي آن دارد علاوه بر منبع اصلی تولید که مغز می باشد، BDNF به طور گسترده اي از پلاکت ها نشأت می گیرند که به نوبه خود BDNF را از گردش خون جدا می کند پلاکت ها از مگاکاریوسیت ها بدنبال فعالیت ورزشی جدا شده و تعدادشان در خون بالا می رود. از آنجا که 11 روز در گردش خون باقی می مانند، می توانند ذخیره BDNF قابل توجهی داشته باشند(.جوکینت و همکاران2010)، از طرفی پس از فعالیت ورزشی محتویات خود رابه دلیل چسبنده شدن و انعقاد رها می کنند.رابطه معنی دار میان P-selectin و BDNF یک فاکتور محلول انعقادي پلاکتی در بیماران قلبی مشاهده شده است درباره منبع و چگونگی ترشح BDNF اطلاعات کمی در دسترس است مطالعات نشان داده که سپتوم میانی مغز منبع آوران هاي کولینرژیک و گابارژیک به هیپوکمپ در تنظیم افزایشی BDNF متعاقب ورزش نقش دارد بطوري که تخریب این آورانها موجب عدم افزایش BDNF پس از ورزش گشته است همچنین نورونهاي مسیر سپتوم- هیپوکامپ با فعالیت بدنی فعال می شوند و فعالیت سیستم کولینرژیک بیان ژن BDNF را در هیپوکامپ تنظیم می کند(براری و همکاران،1394). علاوه بر این، استیل کولین یکی از انتقال دهنده هاي عصبی مغز است که در فرآیند یادگیري و حافظه نقش مهمی دارد در مطالعه جدیدی نشان داده شده است که ورزش موجب خروج پروتئینی به نام FNDC5 از عضلات اسکلتی می شود و این پروتئین موجب القاي رهایش BDNF از هیپوکمپ می گردد BDNF. با افزایش LTP در هیپوکمپ و ایجاد شکل پذیري سیناپسی می تواند نهایتا موجب افزایش synapsin I و افزایش حافظه گردد (وازقش،2013). تحقیق سال 2004 فارمر و همکاران ،پس از 10 روز ارائه گردونه فعالیت ، افزایش BDNF mRNA را تنها در بر آمدگی های دندانه دار مغز گزارش کردند.در آخر تحقیق سال 2009 دریافت که 6 هفته دوی گردونه فعالیت BDNF mRNA را در برآمدگی های دندانه دار مغز افزایش می دهد. ظهور ژن و پروتئین BDNF در پاسخ به ورزش به سرعت، در عرض چند روز پس از شروع ورزش، با آشکارترین افزایش قوی و پایدار هیپوکامپ سریعا تنظیم می شود(کاتمان و همکاران ،2003).نتایج حاصله از تحقیق حاضر نیز این موضوع را تائید می کند و تاثیر تمرین هوازی و همچنین تمرین مقاومتی را در افزایش سطح BDNF نشان می دهد. اهمیت سیگنال دهی BDNF در پیشرفت های وابسته به ورزش در عملکرد شناختی با استفاده از مسدود کردن آنتی بادی به TrKB، گیرنده BDNF نشان داده شده است. به طور خاص ، تزریق داخل هیپوکامپ از آنتی بادی ضد TrKB برای جلوگیری از سیگنال دهی BDNF اثرات مفید ورزش بر یادگیری وابسته به هیپوکامپ را تقلیل می دهد،بهبودها در کسب و حفظ یک عمل یادگیری سه بعدی مسدود می کند(برچولد و همکاران 2004). علاوه بر این ، مسدود کردن سیگنال دهی BDNF با ضد TrKB ایجاد پروتئین های سیناپسی در هیپوکامپ در پاسخ به ورزش را تقلیل می دهد(واینانان و همکاران 2006) نشان می دهد که سیگنال دهی BDNF احتمالا آغاز یک آبشار از پایین دست است که به عنوان در میان آوردن اثرات ورزش بر عملکرد شناختی مهم هستند. (برچولد و همکاران ،2005) ثابت کردند که در موش ها در پایان دوره ورزش پروتئین BDNF تنظیم رو به رشد قوی نشان می دهد، پس از آن تا حدودی کاهش می یابد، اما همچنان برای چند هفته بر روی سطوح کم تحرک باقی می ماند، و در نهایت 4-3 هفته پس از آنکه ورزش به پایان رسید به سطح پایه بر می گردد. این داده ها در توافق با یافته های قبلی ما در موش ها هستند که پروتئین BDNF پس از آنکه ورزش به پایان می رسد بالا باقی می ماند.عامل نئوتروفیک مشتق شده از مغز (BDNF) نئوتروفینی است که اثرات گسترده ای از طریق سیستم عصبی مرکزی اعمال می کند که شامل حمایت از بقای نورونی ، تفکیک و اتصال می باشد:همچنین در انعطاف پذیری سیناپسی مربوط به فعالیت نقش ایفا می کند و در فرایندهای یادگیری ، حافظه و بیماری عصبی درگیر می باشد. پروتئین BDNF و سطوح mRNA می توانند پس از فعالیت بدنی اجباری و اختیاری افزایش یابند . افزایش جریان موجب اکسیژن رسانی و تغذیه بهتر نرون های مغز شده و از تنگ شدن عروق مغز جلوگیری می کند. این تاثیرات خود موجب پیشگیری از فراموشی و زوال توانمندی های ذهنی در سالمندی می شود. تمرینات ورزشی همچنین موجب آزاد سازی نوعی فاکتور رشد به نام B.D.N.F می شود که می تواند نرون ها را در مقابل آسیب و صدمه مقاوم نموده و از بروز بیماریهای آلزایمر و پارکینسون تا حدود زیادی جلوگیری کند. این فاکتور از یک طرف با افزایش تاثیرات سیناپسی ، روی گیرنده های سلولهای "پیش سیناپسی " کار می کند واز طرف دیگر با فعال کردن فاکتور های روی گیرنده های سلولهای "پس سیناپسی" رونوشت های لازم را برای شکل گیری سیناپس های جدید آماده می کند.این ساختارهای تخصصی ارتباط میان سلولهای عصبی و نقطه تماس میان نورون ها را در جاییکه تبادل انتقال دهنده های عصبی میان نورون های پیش سیناپسی و پس سیناپسی اتفاق می افتد برقرار می کنند (میرزایی و همکاران،1391).نتایج تحقیق حاضر نشان داد که 8 هفته تمرین ترکیبی باعث افزایش معنادار در BDNF شد که تاییدی بر احتمالات بالا است. فرضیه دوم نتایج پژوهش حاضر نشان داد مقادیر درون گروهی وبین گروهی کیفیت زندگی در گروه ترکیبی از لحاظ آماری معناداربود(05/0≥P).نتایج تحقیق حاضر با نتایج تخقیق بارت و همکاران(2002) ؛حمیدی زاده و همکاران(1386) همخوان است.مشخص شد که ورزش باعث افزایش قدرت عضلانی، توانایی در حفظ تعادل بدن و در نهایت افزایش ابعاد مختلف کيفيت زندگی می شود بارت و همکاران نيز در مطالعه خود به نتایج مشابهی دست یافتند در مطالعه براچ و همکاران مشخص شد که انجام تمرینات ورزشی با شدت متوسط ) 24 الی 34 دقيقه در روز( به کم کردن محدودیت های فعاليتی، افزایش ایفای نقش و در نتيجه افزایش کيفيت زندگی و احساس خوب بودن کمك بسيار زیادی می کند مطالعه متاآناليز رابرت سون و همکاران نشان داد که برنامه های ورزشی می تواند اثرات متفاوتی بر روی قدرت عضلانی، توانایی فرد در انجام کارهای روزانه بدون وابستگی به دیگران و کيفيت زندگی داشته باشد در مطالعه حاضر مشخص شد که انجام تمرینات ورزشی منظم باعث افزایش عملکرد فيزیکی و بهبود ایفای نقش در افراد می شود که این نشان دهنده تأثير مثبت برنامه ورزشی بر ابعاد ایفای نقش و عملکرد فيزیکی کيفيت زندگی است. در مطالعه حاضر مشخص شد که برنامه ورزشی منظم با تمرینات ترکيبی )هوازی قدرتی، هوازی ( باعث افزایش توانایی شخص در انجام کارهای روزانه بدون وابستگی به دیگران شد و بر روی سایر ابعاد کيفيت زندگی نيز تأثير مثبتی داشت، به گونه ای که با اجرای این برنامه ورزشی که با افزایش عملکرد فيزیکی و افزایش استقلال فرد همراه بود، ابعاد کيفيت زندگی مانند ایفای نقش ، کاهش درد جسمانی ، سلامت عمومی، سرزندگی و شادابی ، عملکرد اجتماعی ، عملکرد عاطفی و سلامت روانی در افراد افزایش یافت، همچنين سطح کيفيت زندگی در افراد توسعه و پيشرفت یافت. با بکارگيری یك برنامه ورزشی و فعاليت فيزیکی منظم مداوم می توان ابعاد مختلف کيفيت زندگی، به خصوص عملکرد فيزیکی و ایفاى نقش را در فرد افزایش داد، باعث استقلال بيشتر در انجام کارهای روزانه شد حمیدی زاده و همکاران 1386 در پژوهشی بر روی 50 سالمند نشان دادند که اجرای مداخله تمرینی ورزش در این دسته از افراد میانگین نمرات کیفیت زندگی را افزایش داده است. مطالعه دهکردی و همکاران (1386)نیز با بررسی تاثیر برنامه ورزشی بر کیفیت زندگی سالمندان نشان داد شرکت در جلسات ورزشی به مدت 12 هفته می تواند ابعاد مختلف کیفیت زندگی را افزایش دهد و باعث استقلال بیش تر فرد سالمند در انجام کارهای روزانه شود . لیونن و همکاران 2006 در مطالعه نشان دادند که انجام فعالیت های فیزیکی باعث افزایش قدرت عضلانی ،توانایی در حفظ تعادل بدن،کاهش میزان از کار افتادگی ،افزایش ابعاد مختلف کیفیت زندگی و استقلال سالمندان می شود نتایج مطالعه هک بوم و همکاران (2007) که برنامه ورزشی 8 هفته ای را در سالمندان بررسی کرد نیز به افزایش کیفیت زندگی منجر شد . اگر چه تحقیقات زیادی در این زمینه صورت گرفته است ولی تعداد اندکی به مطالعه بررسی تاثیر ورزش ترکیبی بر سالمندان بدون بیماری های خاص پرداخته اند . بارت و همكاران در سال 2002 ، در تحقيقي در اسكاتلند، به اين نتيجه رسيدند كه اجراي برنامه پيش روند عضلاني، سبب بهبود فعاليت هاي معمول روزانه آنان مي شود. بر چ و همكاران نيز نشان داد ند 20 تا30 دقيقه تمرين ورزشي در روز با شدت متوسط ، به كم كردن محدوديت هاي فعاليتي، افزايش ايفا ي نقش و در نتيجه ، افزايش كيفيت زندگي و احساس خوب بودن، كمك بسياري مي كند.توجه به تحقیقات ذکر شده مبنی بر تاثیر ورزش هوازي بر سلامت جسمانی تحقیقاتی نیز در زمینه تاثیر مثبت ورزش بر عوامل روانی نیز انجام شده اند. طبق مطالعه هاکینن و همکاران آمادگی جسمانی بالا و افزایش سطح فعالیت بدنی اوقات فراغت ابعاد کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را بویژه زمانی که بیماري عملکرد این افراد را مختل می کرد افزایش داد. اسکاچ و همکاران(2001) نیزتاثیر ورزش بر کیفیت زندگی در آزمون هاي افسردگی و ورزش را در یک مطالعه مروري سیستماتیک بررسی کردند. نتیجه حاکی از این بود که اگرچه تعداد کمی از مطالعات و روش شناسی هاي ضعیف در ارائه نتایج قطعی ممکن است مشکل بوجود آورد، ترکیب ورزش هاي بی هوازي با ورزش هاي هوازي تاثیر بیشتري بر کیفیت زندگی دارد ورزش سبب کاهش علائم استرس و اضطراب بهبود عملک رد اجتماعی. کاهش رفتارهاي پر خطر و بهبود سلامت جسم و روح می شود. پس ورزش می تواند به عنوان یک مداخله موثر براي افزایش کیفیت زندگی افراد قرار گیرد . با توجه به تحقیقات ذکر شده و تحقیق حاضر حداکثر اکسیژن مصرفی و استقامت قلبی عروقی ,پس از تمرینات ترکیبی افزایش می یابد که این امر سبب پیشگیري یا بهبود بیماریهاي قلبی عروقی می گردد افزایش کیفیت زندگی زنان 50 تا 65 ساله می شود.نتایج تحقیق حاضر هم نشان داد که کیفیت زندگی در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بهبود داشت.


فایل های پژوهش
فایل

Back to Top